✨یک سبد شاعرانه✨
180 •
@sabadeavaz
خود را میان کاغذها بجای میگذارم
میان خطوط
میان نوشتههای ریز و درشتم؛
روزی اگر نبودم
مرا در این حوالی زنده بدارید،
زنی که از غزلوارههای زندگی
عاشقانه ها میگفت!
_الهه برزگر_
❤به خونه خوش اومدید!
✨یک سبد شاعرانه✨
317
مثل رویاهای پیشین ، در دلم خشکیدهای
گفته بودی خواب این روز سیه را دیدهای
هر چه در دل داشتم دیروز قسمت کردهام
با تویی که طرح لبخند از لبم ورچیدهای
حسرتم مرده، دگر آهی نمانده در گلو
قبل رفتن پس بده جانم که خود ...
✨یک سبد شاعرانه✨
304
گفتی برو، رفتم ، ولی با پا عقب راندی مرا
اینک دلیلش را بگو، این پیش و پس راندن چرا؟ گر میپسندیدی مرا اصلا چرا میراندیام
گر نه، پسندیدی دگر جای من عاشق که را؟
یعنی نشد یک بار هم دلتنگ من باشی؟ ...
✨یک سبد شاعرانه✨
287
گفتی برو، رفتم ، ولی با پا عقب راندی مرا
اینک دلیلش را بگو، این پیش و پس راندن چرا؟
گر میپسندیدی مرا اصلا چرا میراندیام
گر نه، پسندیدی دگر جای من عاشق که را؟
یعنی نشد یک بار هم دلتنگ من باشی؟ نشد؟
یعنی نکردی فکر این یک آدم دلساده را؟
این رفتن و برگشتنت تهدید بوده یا که ناز
سالم نکرده هم زدن دریای گِل آلوده را
تردید کردی پس برو، دیگر صلاح ماست این
باید کمی خلوت کنم، تا پر کنم این حفره را ...
✨یک سبد شاعرانه✨
290
مثل رویاهای پیشین ، در دلم خشکیدهای
گفته بودی خواب این روز سیه را دیدهای
هر چه در دل داشتم دیروز قسمت کردهام
با تویی که طرح لبخند از لبم ورچیدهای
حسرتم مرده، دگر آهی نمانده در گلو
قبل رفتن پس بده جانم که خود دزدیدهای
یک تن عاشق رها کردی و رفتی با رقیب
فکر کردی سیب سرخ آبداری چیدهای!
گفته بودم شب سیاه است و تو شوریدی به من
کنجکاوم اشتباهت را دگر فهمیدهای؟
زندگی روی خوشش را که نشان ما نداد
وا ...
✨یک سبد شاعرانه✨
311
و سالها بعد
وقتی جزئی از خاک سرزمینمان شدیم
کاش سروی بروید بر گورمان
و تمام دلتنگیهای نگفتهمان را بایستد.
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
246
اصحاب پیامبر گرد ایشان جمع شده بودند. صحبت گرم گرفت و موضوع « قسمت » داغ شد. فرمودند: مسیر قسمت را هیچکس نمیتواند تغییر دهد. در آینده پسری در مغربزمین به دنیا خواهد آمد و دختری در مشرقزمین. اینان به عشق هم گرفتار شده و به وصال هم میرسند.
سیمرغ هم در آن جلسه حضور داشت. تعجب کرد: عجب! مگر چنین چیزی امکان دارد! من کاری میکنم که این دو به هم نرسند.
سپس پرواز کرد و از آنجا دور شد. مدتهای درازی ...
✨یک سبد شاعرانه✨
255
من و او جفتمان در یک شهر زندگی میکنیم. یک دفعه با خلق تنگ آمد و گفت شهر ما را سیاهی برداشته. همهاش شب است. جادههایش یکی در میان چراغ دارد. گلفروش دورهگرد سر چهارراههایش پر است. در پیادهرو که قدم بزنی یکی نشسته کتاب میفروشد. بغلدستش یکی دیگر پیاز !
او از شهری که در نگاهش داشت گفت. من هم از شهری که در دریچهی چشمانم دارم میگویم.
شهر ما شبهای زیبایی دارد. آنقدر سیاه شفافیست که ماه عوقش ن ...
✨یک سبد شاعرانه✨
267
شعر در من مُرد بعد از تو !
حال بر روی کاغذها تنها سکوت مینویسم .
#الهه_برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
338
روزهای بارانی فقط تا آنجا شاعرانه میماندند که زود تمام شوند، اما وقتی بیشتر از ۲۴ساعت طول میکشید از حوصلهٔ من خارج میشد.
بعد از متر کردن عرض خانه با لب و لوچهٔ آویزان پای پنجره ایستادم. آنقدر قطرات باران درشت بود که میشد هر دانهاش را شمرد. چشمم از تیر چراغ برق که قطرات باران روی آن ردیف شده بودند روی پنجرهی خانهٔ کاهگلی همسایه ثابت ماند. خانه قدیمی و دست نخورده بود. قبل از این گمان میکردم ...
✨یک سبد شاعرانه✨
85
کتاب جدید رسید😍
• قابل توجه کسانی که فرزند ۵ تا ۱۳ سال دارن
و همه رفقایی که کودک درونشون هنوز نفس میکشه:
🌼 کتاب وقتی خورشید عروس شد !
🌼 نویسنده: الهه برزگر
🌼ناشر: انتشارات بتهجقه
🌼ژانر: داستان / رنگآمیزی در یک کتاب
🌼 طراح جلد و نمونهخوان: هلر شمسی
🌼کاغذ سفید
🌼قیمت : فقط ۳۵۰۰۰ تومان
برای سفارش پیام بدید😍
@elahebarzegar
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
72
آرزویِ طفلیام در انتظارم مانده است
سرنوشتِ لعنتی پیشانیام را خوانده است
گفته بودم با خودم، خوشبخت خواهم شد ولی
دستی از ظلمت، تمام شادیام را رانده است
بعد از این آشفتگی هم ،خنده بر لب میزنم
قلب من در سینهام اما، کمی درمانده است
آبهایم را همیشه ، سرد میخوردم ولی
یک نفر بی اطلاعم، آب را جوشانده است
بذر ریزی داشتم، دیدم که یک جنگل شده
روز دیگر دیدم آن را، یک نفر سوزانده است
باد که با پنجره، از ...
✨یک سبد شاعرانه✨
63
↩️ داستان کاراکتری که از کتابش گریخت
↩️ نویسنده: الهه برزگر
↩️قسمت ۲
در طی سالها، هزاران نفر این کتاب را از کتابخانهی مرکزی غرض گرفته و خوانده بودند ، اما هیچکدام نتوانستند مانند او این قفل کهنه را بشکنند.
او این کار را کرده بود. نمیفهمیدم چطور دارد انجامش میدهد. اوایل فکر میکردم از همه چیز خبر دارد ،به دیوار شفاف میکوبیدم و سعی میکردم فریاد بزنم تا متوجهی من شود، ولی بعدها دریافتم او ...
✨یک سبد شاعرانه✨
73
↩️داستان کاراکتری که از کتاب گریخت و گم شد !
↩️نویسنده: الهه برزگر
↩️قسمت ۱
وقتی به من زل میزد دلم رعشه میگرفت. تمام رگهای عصبی تن و بدنم یک دور دچار لرزش میشدند. خب البته او به کلماتی که روی صفحههای این کتاب نوشته شده بودند خیره بود اما دلم میخواهد بگویم میامد که فقط به من نگاه کند . او نمیدانست هر خط که میخواند باعث میشود یک لحظه بیشتر بتوانم به او نزدیکتر شوم. چشمانش را فقط منی ...
✨یک سبد شاعرانه✨
87
نشنید سخن یک دفعه با اینکه کر نیست
دیروز یکی گفت نوشتن که هنر نیست
پرسیدم از همسایه هنر چیست و او گفت
دیدی که فلانی همهشب هست و سحر نیست؟
یخ بستم از این جمله و بغضم به هوا رفت
همسایهیمان گفت که چشمان تو تر نیست!
همسایهی بالاییمان نعرهزنان گفت
بینان شدهایم های خدا، معده که خر نیست
هر نر که دو فرزند فلان داشته باشد
تا از ته دل عشق نورزد که پدر نیست !
گهگاه عزیزان همه از ماست که بر ما ...
✨یک سبد شاعرانه✨
70
• وقتی دیدم مَچّه کرده دست و پایم میرفت پی هزار سال . گم میشد. خدا بیامرز خانومجان به نازونوز کردن و ادااطفار درآوردن میگفت مَچّه کردن. مثلاً گهگداری که آقاجان برایش ناز میکرد میگفت: « هی هی هی! ببینها ! باز آقا برایم مَچّه کرده.» خلاصه این مَچّه کردن ماند روی زبان ما و بعدها قصهها داشتیم باهاش .
فقط میدانستیم یکی مچه کند چجوریست. ندیده بودیم بعدش باید چه کنیم. آن زمان عیب بود بزرگتره ...
✨یک سبد شاعرانه✨
72
@sabadeavaz
کتاب خانهٔ من
نویسنده و تصویرگر: الهه برزگر
کاری از انتشارات بتهجقه
قیمت: ۲۵۰۰۰ تومان
وضعیت: موجود ✅
اما محدود❌
تهیه از:
@elahebarzegar
✨یک سبد شاعرانه✨
123
کتاب خانهٔ من «داستانرنگآمیزی»
نویسنده و تصویرگر: الهه برزگر
طراح جلد: هلر شمسی
نشر: انتشارات بتهجقه
قیمت:۲۵۰۰۰ تومن
سفارش ⬇️
@elahebarzegar
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
104
کتاب ژیکان و ژاکت کلاهدار
داستان
نویسنده: وحیده فاضلیپور «شایلی»
تصویرگر: الهه برزگر
طراح جلد: هلر شمسی
نشر: انتشارات بتهجقه
قیمت : ۲۵۰۰۰ تومن
سفارش ⬇️
@elahebarzegar
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
109
بچهها کتابامون رسیییید😍
کتاب خانهٔ من ( داستانرنگآمیزی)
نویسنده و تصویرگر : الهه برزگر
طراح جلد: هلر شمسی
_______________
کتاب ژیکان و ژاکت کلاهدار
( داستان)
نویسنده: وحیده فاضلیپور« شایلی»
تصویرگر : الهه برزگر
طراح جلد: هلر شمسی
کاری از انتشارات بتهجقه
قیمت هر جلد: فقط ۲۵۰۰۰ تومن
سفارش ⬇️
@elahebarzegar
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
90
کتاب خوب بخوان،
شاخه گلی را بو کن،
دست دلبری را بگیر؛
دنیا کوتاهتر از این حرفهاست !
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
92
با یکی از رفقا رفته بودیم قدم بزنیم و مسیرمان خورد به یک مرکز خرید بزرگ که درست در وسط طبقهی همکف آن کافهای وجود داشت.
شب بود. روی صندلی کافه نشسته بودیم به گپ زدن. پیرمرد و پیرزنی دیدم که سلانه سلانه خودشان را رساندند به میز روبهرویی. شانههاشان خمیده بود. دست یکدیگر را گرفته بودند و آرام آرام قدم برمیداشتند. میدانید چه میگویم؟
در حامعهی ما جوانها هم عارشان میآید دست آندیگریشان را در ...
✨یک سبد شاعرانه✨
142
به جرأت میتوانم بگویم در تولد ۳۰ سالگیتان میفهمید خوشبختی در دنبال کردن راهی که دیگران رفتند یا از شما انتظار داشتند بروید نیست،
میفهمید خوشبختی در دیدن چیزهای تازه است که پیش از این هرگز به آنها توجه نکرده بودید،
خوشبختی در شنیدن صدای قلب خودتان است.
میفهمید خوشبختی خودتان بودن است نه چیزی که بقیه انتظار دارند باشید.
میفهمید خوشبختی پذیرفتن خودتان بوده. « منی » که به آن تبدیل شده بودید ...
✨یک سبد شاعرانه✨
109
کافهها هر روز پر از آدمهای تنهایی هستند که منتظرند کسی لبخندی به رویشان بپاشد . آدمهای غمگینی که کسی نفهمیده چه در دلشان میگذرد، شبهای درازی که مدام کِش میآیند را چگونه به صبح میرسانند و در طول روز خندههای بیجان کاملاً مصنوعی چقدر آزارشان میدهد.
این آدمها یک روز زودتر از موعد تمام میشوند و آن وقت است که بقیه تازه توجهشان جلب شود و آنها را خوب میببینند، از مرگش متأسف میشوند و یک ...
✨یک سبد شاعرانه✨
108
طوفانها همیشه سرزده از راه میرسند. تمام
جان و جهانت را تحت سیطرهی خود قرار میدهند و زیر و رویت میکنند . احساساتت جریحهدار میشود، تنهایی در سلول به سلول وجودت مینشیند و چیزی که از تو باقی میماند آدمیست که در طی سالیان دراز قوی مانده و همچون خاک صحرا ترک برداشته، لبخند زدن را از یاد برده، آخرین باری که شاد بوده در خاطرش نیست و کاسهی صبرش سرریز شده .
زندگی قراردادی یکطرفه نیست و هیچکس ...
✨یک سبد شاعرانه✨
110
از کتاب آنومی و سرزمین بزرگاندازهها
نویسنده: الهه برزگر
انتشارات بتهجقه
۳۹۲ صفحه رقعی/ کاغذ بالک
زاویه دید: دانای کل
قیمت: ۱۴۰/۰۰۰ تومان
تعداد محدود
سفارش ⬇️
@elahebarzegar.official
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
112
ناقوس مرگ بود.
وقتی رفت خشکم زد. گفت باید برود .سوار اولین قطار شد و مرا در همان حال تنها گذاشت. قطار که به راه افتاد دوستانمان گمان کردند الان است که بروم به التماس، یا بیفتم زمین به گریه ، اما هیچکدام از این کارها را نکردم. نه اینکه دلم نخواهد کاری بکنم، چرا میخواستم. تمام بند بند وجودم او را میخواست ، ولی نتوانستم. نشد . پاهایم حرکت نمیکردند. سوت قطار که آمد بند دلم پاره شد. دور شدن قلبم ...
✨یک سبد شاعرانه✨
114
باور کنید یا نه من ، شما و همهی کسانی که فکر میکنید انسانهای بزرگی هستند تنها تودههایی عظیم از سلولهایی آسیبپذیریم که هر لحظه ممکن است در هم فرو بریزیم. ما هر روز از خواب بلند میشویم و گمان میکنیم سرنوشت وظیفهاش بوده برای ما تعظیم کند و خورشید هم هر سحر «باید» در بیاید. شروع میکنیم زمین را به آسمان دوختن و تا جا دارد غر میزنیم، گیر میدهیم و بقیه را عاصی میکنیم. بعد که درست و حسابی دل ...