✨یک سبد شاعرانه✨

180
خود را میان کاغذها بجای می‌گذارم میان خطوط میان نوشته‌های ریز و درشتم؛ روزی اگر نبودم مرا در این حوالی زنده بدارید، زنی که از غزلواره‌های زندگی عاشقانه ها می‌گفت! _الهه برزگر_ ❤به خونه خوش اومدید!
✨یک سبد شاعرانه✨
214
ما اناری بودیم بر لب شاخه‌‌ای از نور تهی گونه‌هامان بی‌رنگ سرخی سیلیِ خورشید به روی دلمان پیدا بود! همه جا غرق سکوت باد هم می‌لرزاند همه‌جا را به تکانی مرموز؛ روزگاری که پر از خلوت و تنهایی بود کسی از دور آمد سایه‌ی دار برایش خوش بود به نگاهی دل ما را دزدید جفتِ آن چشمانش شیطنت داشت عجیب گونه‌هایش مهتاب زلفش از شب بسیار؛ روزی آمد که نیامد دیگر دلمان تاب نداشت ناگه افتاد و شکست. وقتی از راه رسید ...
✨یک سبد شاعرانه✨
216
مثلا یکی بیاید که با امدنش تنهایی‌هایمان را بیشتر نکند. مثلا بعد از اَندی‌سال کار شبانه ‌روزی‌مان، نگویند شانس داشتی. مثلا خدا بیشتر از طاقتمان امتحانمان نکند. مثلا مهربانمان شوند وقتی مهربان نداریم. مثلا وقتی حواسمان نیست بغلمان کنند. مثلا حالمان را از پشت لبخندمان بفهمند. مثلا صبح بیدار شویم و ببینیم زندگی‌مان پیام گذاشته برایمان! حال خوب مثلا یعنی همین چیزها. الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
224
ما ساکتانِ غرق در آوار خویشیم ما بی‌همانِ تنهای پر حرفیم باور مکن های‌و‌هوی‌مان را ما صبح‌ها حرف‌ قورت می‌دهیم شب بغض‌هایمان را ! های تنهایی بی‌خانمان گرد ما پرسه میزنی تو چرا؟ ما که با یک استکان چای هم مست می‌شویم. الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
224
های! پریِ کوچکم گوش کن آدمهای این شهر رفته‌اند از خویش از هیچکدامشان نپرس آبادی کجاست کاسه‌ات را برمیدارند پُرَش میکنند از یک مشت خاطره گمان نکن خاطره‌ها خوبند خاطره‌ها شب می‌زایند؛ پریِ کوچکِ من تو همانقدر خوبی که آب خنک، وسط یک روز تابستان خوب، مثل یک جلد کتاب ناب مثل شب‌بو، مثل یاس به من نگاه کن فقط به من نگاه کن تو بگو خیابان آسمان کوچه‌ی ماه می‌آیم! الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
218
حموم عمومی هیچ وقت به خوبی نمره نیس. حکایت بعضیاس. از عمومیا نباید انتظار خاص بودن داشته باشی. الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
224
ادمها با امدنشان که هیچ، حتی با نیامدنشان هم خاطره میسازند. هرچقدر هم که گمان کنی میتوانی ته ماجرایت را عوض کنی اما باز همه چیز برمیگردد سر خانه‌ی اول و مجنون بدون لیلی میمیرد. میدانی! خاطره‌ها رنگ دارند. عطر دارند. خاطره‌ی هر آدمی صدا دارد. صدایی که تا دنیا دنیاست میتواند توی گوشَت زنگ بزند. حتی خاطرات خوش هم یک روز درست مثل یک خنجر تیز توی جانت فرود می‌آید و ناکارت می‌کند. جانِ‌من، ته قصه را که ...
✨یک سبد شاعرانه✨
262
ببین رفیق، واسه هیچکس مهم نیس تو چه حالی داری! واسه کسی مهم نیس چه دردایی رو داری تحمل میکنی. واسشون واقعا مهم نیس دلتنگی یا نیاز به حرف زدن داری یا اصلا میخوای تنها باشی. حتی نزدیک‌ترین دوستت هم نمیتونه بفهمه تو چی تو دلت میگذره. چون اونا جای تو نبودن. اونا جای تو زندگی نکردن تا بفهمن دلیل انتخاب چی بوده یا الان چرا اینجوری پای احساست داری جون میکنی! بقیه فقط میتونن مدت کوتاهی کنارت باشن و بنا به ...
✨یک سبد شاعرانه✨
243
🔸️داستانک محله‌مون انقدرام بزرگ نبود اما باز همه ادماشو نمی‌شناختم. بعضی وقتا که میخواستم برم از داروخونه یه ماسک جدید برای بابا بخرم میدیدمش. خاله ملیحه که پریروز اومده بود خونمون میگفت دختره حیف شده و هنوزم ازدواج نکرده. نمیدونستم درباره‌ی کی دارن صحبت میکنن. گفتم: کی رو میگین خاله؟ گفت: بابا همین زری دیگه. کارمند داروخونه‌ی سر خیابون. تازه حساب کار دستم اومد. زری دختری که دیگه همسن مامان‌اینا ...
✨یک سبد شاعرانه✨
247
تقصیر خودمان هم نیست! دلتنگی‌هایمان که به مرز هشدار می‌رسد دوباره همه چیز را میگذاریم لای نمد و به طریقی خود را قانع می‌کنیم که سری به او بزنیم و دلمان باز شود. همینکه هربار احساسات یک طرفه‌یمان را می‌گذاریم پای اینکه حتما سرش شلوغ شده و کار دارد، همین که حقی برای دوست داشته شدنمان قائل نمی‌شویم، همین که مدام از اشتباهاتش می‌گذریم مبادا دوباره در کوره‌ی تنهایی‌هایمان بسوزیم، همین که گاه گاهی که سر ...
✨یک سبد شاعرانه✨
236
بعضی چیزها برای یک عمر غیرممکن می‌مانند. نه که آدم خودش عقلش نرسد خوب و بدش را از هم سوا کندها نه؛ نمی‌شود. بعضی‌چیزها عقل و منطق سرشان نمی‌شود. کار دل است. این دل لعنتی که همه‌چیز را خراب کرده! مثل دوست‌داشتن کسی که خوب می‌دانی فکر کردن به او توهین به غرور خودت است اما هرچقدر زمان بگذرد فقط نفس است که نمیکشی. واقعی‌ها را نمی‌شود عوض کرد. می‌خواهد آدم باشد، کار باشد، فکر باشد یا یک احساس! بعضی‌ها ...
✨یک سبد شاعرانه✨
241
همیشه یک تکه از زندگی روی دل ادم میماند. زخم میشود. تاول میزند و جایش تا ابد برایمان باقی میماند. مثلا وقتهایی که دویدیم و به هیچ‌کجا نرسیدیم. یا همان روز که محبتمان را دریغ نکردیم ولی وقتی نوبتمان شد سر برگرداندند و رفتند. یا زمانی که خواستیم و نخواست. آن وقت‌ها بود که ما لال شدیم. یک جایی همان روزها بود که برای یک عمر دیگر نمی‌دانستیم باید با خاطراتمان که آینه‌ی دقمان شدند چه کنیم. یک روز ناگ ...
✨یک سبد شاعرانه✨
262
ادمها این روزها به وقاحتشان می‌گویند حق انتخاب. تو به دل نگیر! الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
264
یک عمر با "ترس از دست دادن" همه چیز را از دست داده‌ایم. ترسیدیم بروند محبتمان را زیاد کردیم. ترسیدیم از دستمان ناراحت شوند از خودمان مایه گذاشتیم. ترسیدیم زانویشان زخمی شود ما به‌جایشان زمین خوردیم. ما ترسیدیم و نفهمیدیم که این جام بلاخره یک روز سرریز می‌کند. درست فهمیدی رفیق، زیاد که دوستشان داشته باشی هار می‌شوند . گمان می‌کنند کسی شده‌اند. تمام! الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
255
خیابونا هرروز و هرروز پر از آدم‌هاییه که توی سرشون دارن خاطره‌ای رو مرور می‌کنن. "کاش برگردی" "بدون تو حال زندگی کردن ندارم." "هنوزم کسی مثل من نمیتونه دوسِت داشته باشه." "یعنی الان داری چیکار می‌کنی؟" "دلم واسه صدات تنگ شده." " کاش اون روز زمان می‌ایستاد." "نمیشه مثل قبل باشیم؟" آدما هرروزشونو اینطوری می‌گذرونن. با خاطره‌ی کسی که یه روز کنارش از ته دل خوشحال بودن. ادما فقط یک روز زندگی می‌کنن. و ...
✨یک سبد شاعرانه✨
252
بزرگراه‌ها،اتوبان‌ها،جاده‌ها و خیابونای کوچیک و بزرگ که تو هرشهری طلوع خورشید رو به غروبش وصل میکنه همینطوری ساخته نشدن! همشون برای پیشرفت دنیا ، اجر به آجر خاطراتی که توی دیوارای خونه‌ها خوابیده بود خراب کردن و از روش رد شدن. خونه‌هایی که هرکسی رو یاد یه چیزی مینداخت. یاد بابابزرگ.یاد مامانبزرگ. یاد خان عمو. یاد دایی کوچیکه‌ای که همیشه شیطون بود. یا مثلا، یاد پنجره‌ای که پشتش کسی به انتظار می‌ایس ...
✨یک سبد شاعرانه✨
266
هوهوی پاییز باشد یا کولاک زمستان چه فرق می‌کند این رفت و آمد‌ها احوال من همیشه در پستوی زلف تو چرخیده گره خورده و با خودش گلاویز شده دیگر تو بخندی میخندم تصدق‌ات صورتیِ من رنگِ سرخِ عنّابیِ من گوش کن باران آمده قرار است گلها جوانه بزنند قارچ‌های سفید در بیایند خاک عطر بزند به چارقدش قرار است شیطنت کند روزگار درست مثل زلف‌های تو صورتیِ من رنگِ سرخِ عنّابیِ من.. الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
255
اون وقتا همش بهش می‌گفتم سیگار نکش. برات خوب نیست. می‌گفتم اون وامونده رو بزار کنار در عوض به‌جاش یه شکلاتی چیزی بخور. آخه از سیگار بدم میومد. اما همش یه نخ می‌گرفت دستش. درحالی که داشت می‌رفت بیرون یه لبخند میزد و می‌گفت: خیلی دوسِتون داریما.. یادم می‌رفت همه چی . اصلا دیگه نمی‌دونستم واسه‌ی چی داشتم باهاش بحث می‌کردم. آخه لبخنداش لبخند که نبود.زندگی بود. هرروز اگه خنده‌هاشو نمی‌دیدم روزم روز ن ...
✨یک سبد شاعرانه✨
260
یه روزی یه برگ روی یه شاخه‌ی بلندی بود که دلش با هیچ نسیمی اینور اونور نمیشد اما وقتی بادو دید هوش و حواسشم پرید دیگه هیچ عشقی براش پاک و قشنگتر نمیشد تنش عطر دستای باد وزون گرفته بود عقلشو عشق یه رهگذر با خودخواهی پروند اخه باد هرجایی بود، به عشق اون وفا نکرد یه روزی رفت و نیومد و دل برگو شکوند دیگه تنهایی یه گوشه مینشست غصه میخورد ولی از مرور اون خاطره‌ها نمی‌برید دلش از غربت بی‌کسی یه روز ...
✨یک سبد شاعرانه✨
224
پاییز با مهرش آمد که دلمان شکست وای به حال من که با لبخند آمده‌ای.. الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
223
امروز من به پیامبری جدید ایمان آوردم. معجزه‌اش چند کلمه حرف بود. از زبان تو گفت چقدر زیبایی؛ و من زیبا شدم. الهه برزگر @sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
234
بی کلام پردرخواست شما آتاناسیا/ مهرزاد خواجه امیری 👆
✨یک سبد شاعرانه✨
217

Athanasia [Nex1Music.IR]

IR]
Mehrzad Khajeh Amiri - Athanasia [Nex1Music.IR]
✨یک سبد شاعرانه✨
217
این هم دوتا بی کلام دیگه از سامان احتشامی👆
✨یک سبد شاعرانه✨
235

Shabe Mahtab [DayMusicS.Com]

Com]
Saman Ehteshami - Shabe Mahtab [DayMusicS.Com]
✨یک سبد شاعرانه✨
207

Mahe Gholam [DayMusicS.Com]

Com]
Saman Ehteshami - Mahe Gholam [DayMusicS.Com]
✨یک سبد شاعرانه✨
205
Khazaane Eshgh [DayMusicS.Com]
بی کلام خزان عشق /سامان احتشامی درخواست شما
✨یک سبد شاعرانه✨
205

Khazaane Eshgh [DayMusicS.Com]

Com]
Saman Ehteshami - Khazaane Eshgh [DayMusicS.Com]
✨یک سبد شاعرانه✨
214
دوباره پاییز دوباره پاییز دوباره فصل نیامدن تو امروز مرد همسایه دلش را در گلوی نی می‌ریخت درد می‌نواخت مرغان ساکن کاج، سکوت می‌گفتند و باد ، آمده بود تا حرکتی به سکون آبادی بریزد و من، و من دلهره‌ی نیامدنت را در آن‌سوی شعرهایم پنهان کرده‌ام همچنان کنار درب می‌نشینم جان من دوباره پاییز دوباره فصل نیامدن تو.. بیا و امسال این فصل پرتکرار را خط بزن بیا این پاییز با هم انار بچینیم پابه پای آب‌ها بد ...
✨یک سبد شاعرانه✨
227
🔆 نام کتاب: خانه‌ای که در نداشت 🔆نویسنده: الهه برزگر 🔆ناشر: گیوا 🔆طرح جلد: عباس سعدی .⬇️ 🔆قسمتی از کتاب: ..گفتم :"ببین من الان گیجم. یکم بیشتر میشه توضیح بدی منم بفهمم قضیه چیه؟!" پوفی کشید و گفت: -"خیلی خب باشه. از شما زمینیا بیشتر از این انتظار نمی رفت. حالا فهمیدی که ادعای داناییتون مثل یه حرف خنده‌داره؟! ببین ما لیست همه ی شما هیولاهارو داریم و روزانه هزاران نفر از ما مشغول بررسی و سو ...
✨یک سبد شاعرانه✨
203
قاصد کوچکی از راه دراز خبر آورده که می‌باید زیست تا به کی غرق سکوت؟ تا کجا غصه‌و غم؟! قاصدک، قاصد کوچک من زندگی چیزی نیست که در آن غرقم من! خانه‌ای خالی از عشق خالی از زمزمه‌ها قاصدک، قاصد کوچک من ترسم از تنهاییست ترسم از خورشیدست که بسوزاند دل و هوایی که دریغم کند از یک جرعه نفس من شبانگاهان را جملگی بیدارم روزها می‌خوابم روزهایی که همه تنهایند ولی از جام تظاهر قدحی می‌نوشند قاصد کوچک من به سراغ ...
✨یک سبد شاعرانه✨
204
سال آخر دبیرستان بودم که یه روز به یه جشنی دعوت شدم. چادر چاقچور کردیم و با چند تا از بچه‌های فامیل رفتیم . یادم نیست مناسبتش چی بود اما یکی از اعیاد مذهبی بود. توی فضای باز بود و کلی آدم اونجا جمع شده بودن. حواسم نبود اما دیدم یکی اومد رو سِن و آواز خوند. حواسم نبود اما دیدم صداش چقد قشنگه. حواسم نبود اما دیدم حواسش به منه. حواسم نبود که حتی مردم هم متوجه نگاه‌هاش بهم شدن. حس عجیبی بود. فقط داشتم ...