✨یک سبد شاعرانه✨
180 •
@sabadeavaz
خود را میان کاغذها بجای میگذارم
میان خطوط
میان نوشتههای ریز و درشتم؛
روزی اگر نبودم
مرا در این حوالی زنده بدارید،
زنی که از غزلوارههای زندگی
عاشقانه ها میگفت!
_الهه برزگر_
❤به خونه خوش اومدید!
✨یک سبد شاعرانه✨
210
به سراغ کاشانهای رفتهام
خالی از اندوه
پشت به دنیای آدمهای سرد
چهارچوبی خلوت خواهم یافت
و تو را
به گوشهی آرامم خواهم خواند
و زندگی را در چشمانت
نوش جان خواهم کرد.
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
225
میخوای معمولی باشی؟ باش
میخوای تنبلی کنی؟ خب بکن
میخوای نقاشی بکشی؟ بکش
میخوای داد بزنی؟فورا بزن
میخوای عاشقش بمونی؟خب بمون
فقط لطفا کاری رو انجام بده که دوست داری!
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
238
های! پریِ کوچکم گوش کن
آدمهای این شهر
از خودشان کوچ کردهاند
از هیچکدامشان نپرس آبادی کجاست
کاسهات را برمیدارند
اعتمادت را میریزند روزی زمین
بعد پُرَش میکنند از یک مشت خاطره
گمان نکن خاطرهها خوبند
خاطرات ترس میآفرینند
پری کوچک من
تو همانقدر خوبی
که آب خنک، وسط یک روز تابستان
خوب، مثل یک جلد کتاب ناب
مثل شببو، مثل یاس
به من نگاه کن
فقط به من نگاه کن
تو بگو خیابان آسمان
کوچهی ماه
میآیم! ...
✨یک سبد شاعرانه✨
222
خدا را چه دیدی
شاید همین فردا که رفتی قدم بزنی بلکه فکروخیالها دست از سرت بردارند
همان لحظهی اول،توی دکان سرکوچه، سر خیابان،توی پارک ، کسی آمد که دیگر نرفت.
زندگی همین است. همیشه از یک جایی آماده است تا غافلگیرمان کند.
یادت نرود، همیشه لبخند بزنی.لااقل بخاطر کسی که منتظر است لبخندت را ببیند.
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
230
گهگاه آرزو میکنم کاش سینهسرخی بودم جسور
لابهلای برگوبال درختان سُر میخوردم
از شانهی ابرها بالا میرفتم
با همنوعان خویش از این سو به آن سو پرواز میکردم
و بعد
هر غروب از پنجرهی اتاقت میپریدم داخل
کنارت مینشستم
ناز میکردم برایت
و تو عاشقانه نگاهم میکردی؛
اگر بدانی من برای آن یک نگاه چهها که نمیکنم..
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
218
ما بیتقصیر بودیم
از همان اول دم گوشمان خواندند هوا خراب است
به دستمان چتر دادند
مارا از خیس شدن ترساندند و گفتند
نباید دل به دریا زد
تقصیر هیچکداممان نیست
اگر نمیدانیم پروانهها پیله کردهاند برای پرواز
یا گربهی خانهی مادربزرگمان
عاشق ماهی قرمز است
و دستهایمان برای نوازش خلق شدهاند
همگی ما کودکان معصومی هستیم
که در حصار آینهها به دنبال افتاب میگردیم.
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
215
سکوت کردهام حرفهایم را بهتر بشنوی
خوب ببین!
آفتاب را به بند میکشند
به دست گنجشگکان باغ
برگهی نُتی میدهند
درختان را حرص میکنند
و مدام مدعی میشوند دوستت دارند
های عطر ترخون من
اینجا
هیچکس شبیه حرفهایش نیست!
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
241
نه کمدم پر از لباسای مختلفه
نه اتاقم سروشکل خاصی داره.
یه ادم معمولیام.همینجوریم که میبینی. تو فضای مجازی هم اگه پیدام کردی همینو میبینی.نه حال و حوصلهی شیک و پیک کردن دارم نه توان خندههای الکی. اخه تظاهر کردن واسه خودش یه قدرت عجیب میخواد که من ندارم.اگه خواستی با من بگردی باید مث خودم باشی. شاخ و شونه کشیدن نداریم.
متلک و نیش و کنایه نداریم.
پیش بقیه از من بگی پیش من از بقیه نداریم.مشکلی هس ...
✨یک سبد شاعرانه✨
253
به این دکلمه اروم گوش کنید😍😋😴
شعروگوینده:
الهه برزگر
تنظیم:مهدی پاکروان
تدوین:محمدرضا پوسانه
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
219
مثل الماس نباش که فقط نور بقیه رو منعکس میکنه.
نور باش تا الماسها تورو به همه نشون بدن.
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
241
در سکوت، صدایی بیدار نشسته
گوش کن!میشنوی!
مردمان شهرِ سکوت
با چشمانشان حرف میزنند
با گوشهایشان چیز میخورند
و دهانها را نگهداشتهاند برای روز مبادا
مبادایی شاید دور، شاید نزدیک
اینجا هیچکس گذشته را به یاد نمیآورد
اینجا هیچکس آینده را در آغوش نخواهد گرفت
در سکوت زمزمهایست که لحظهها را میبلعد
نه ابهامیست، نه فریادی!
سکوت شاید صدای وجدان است
اینجا مردمانِ غرقِ سکوت
در فراسوی عشق ایستادها ...
✨یک سبد شاعرانه✨
236
شب های افتابی و روزهای مهتابی میخواهم.کاری کن بشود.تو که جادو کردن را خوب بلدی. کاری کن از اسمان بهجای باران ستاره بریزد.
جادویی کن که شبهایم آفتابی بشود. جادو بلد نبودی مرا اینگونه محو خودت نمیکردی!
من که داشتم زندگی ام را میکردم.تو یکهو آمدی و نمیدانم چه وردی خواندی که اینگونه گرفتارت شدم.
دیوانه نشده ام نه!
فقط دیگر عاقل بودن حالم را بهم زده.
میدانی، تمامی این زیر و رو ها را به هم بافته ام ...
✨یک سبد شاعرانه✨
241
مغولها هم یک قرن تمام حمله کردند. باور کن ادمهای ان موقع هم به خودشان میگفتند هرگز روی خوش زندگی را نمیبینند.
اما دیدی که؟!تمام شد. گذشت. این هم میگذرد ویک روز برمیگردی میبینی بیخودوبیجهت حرص میخوردی.
حیف تو نیست؟ بیخیال گذشتهای که رفته و هیچوقت هم قرار نیست برگردد. به دوفردای دیگر هم که هنوز نیامده انقدر گیر نده.مطمعن باش هیچ اتفاقی سرخود وسط زندگیات سبز نمیشود. تو فقط باید کمی به خود ...
✨یک سبد شاعرانه✨
244
وقتی رفتم قدم بزنم دیدم تو جنگل رها شده! تو چشمای درشتش خیره شدم.نگام کرد.خانوماسبه اونطرف حصار خاردار بود.من اینطرف. رفتم. دنبالم اومد.رفتم جلو.ایستاد.سرش رو آورد بیرون و گذاشت تو دستام.نازش کردم.رفتم قدم زدم و برگشتم.اما هنوز همونجا که نازش کرده بودم به همون حالت ایستاده بود.رفتم جلو تا دوباره نازش کنم.شیطونیش گل کرده بود. بدنش گرم و محکم بود.مژههاش بلند و موهاش ژولیده پولیده.
اون خوشحال از ...
✨یک سبد شاعرانه✨
223
همیشهی خدا که نباید ناز کشید. گاهی هم میطلبد اخم کنی و راهت را بکشی بروی پی کاروبار خودت.
نه نگاهی نه کلامی نه حرفی!
زیادی که منتظر بمانی عادت میکند به حضور همیشگیات.فکر میکند وظیفه داری هرجور که باشد به پایش بمانی. دیگر نمیبیند داری له میشوی زیر بار تنهایی.
عشق که سر برود همین میشود.
یکی هرشب میمیرد؛آن یکی لم داده روی مبل رنگ لباسش را انتخاب میکند.
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
223
تصور کن یک شب بیاید عشق دم کرده باشم
روی گاز خوراک موردعلاقهات قُلقُل کند
رفته باشم از باغچهام برایت گل آورده باشم
و بعد روبهروی آینه ایستاده و یاس به موهایم آویز کنم
آنوقت پنجرههای خانهمان را باز کرده باشم
ستاره چیده باشم برای تو
و یک جا بنشینم منتظر
تا از راه برسی،
چه خیالِ آرامی!
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
227
و آسمان آبیست
ماه همچنان آن بالاهاست
باد، درخورِ لالهها میوزد
و عشق..
عشق آرام،ساکن دیارِ ماست
چترها را میکارم دور این مزرعه
شاید رام شوند
شاید کاسهآبی شوند برای گنجشگکان باغ
اینجا هنوز امید شنیده میشود!
الهه برزگر
@sabadeavaz
✨یک سبد شاعرانه✨
226
ادمهای منتظر نه پوست خوبی دارند نه موی پرپشت و بلندی. اخر همهاش را شبهای قبل از ان، از دست دادهاند.
زیرچشمهایشان هم گود رفتهاست. انگاری گریههای وقت و بیوقت خوب کارشان را کردهاند.
ادمهای منتظر بیشتر ترجیح میدهند ساکت باشند و بگذارند بقیه صحبت کنند. نه که حرفی برای گفتن نداشته باشند نه ؛ فقط یکی بوده که لالشان کرده و بعد از آن نتوانستند لب از لب باز کنند.
هراز چند گاهی هم لبخندکی میزنند و اجا ...
✨یک سبد شاعرانه✨
234
بسته بندی رایگان و امن رمان اجتماعی تخیلی خانهای که در نداشت اثر الهه برزگر
🚫تعداد محدود🚫
جهت سفارش:
@elahebarzegar
@sabadeavaz