✨یک سبد شاعرانه✨

ما آدم ها عادتمان شده هر چه هست و نیست را ببندیم به ریش اعداد . انقدر بزرگشان کرده ایم که دیگر خودمان هم نمی توانیم جور دیگری فکر کنیم. روزهایی که می گذرند و فصل هایی که تغییر می کنند یعنی عمر پیچیدِیمان جایی لابلایی البوم ها گیر می کند و می شود خاطره. سی سالگی عصر عجیبیست. هیچ چیز در آن قابل تغییر نیست. همه چیز پای ثابتی به خود گرفته و روی واقعی اش را نشان آدم می دهد. آدمی که می ترسد. شاید به ای ...

آدم بعضی وقت ها به طرز کاملا خودآگاهی خودش را می زند به حماقت! نه برای اینکه چیزی را به کسی ثابت کند یا عقلش نرسد که چه اتفاقی افتاده؛ فقط درد را از هر طرفی که ببینی باز می شود همان درد. اصلا درد داریم تا درد. تنهایی داریم تا تنهایی.بعضی وقت ها بعضی ها تنهاترت می کنند و سپس کاری می کنند دیگر هیچ وقت دستت به خودت نرسد و تو بمانی و جهانی ناآشنا. بعضی چیزها هرچقدر هم که بگذرد قابل تحمل نیستند،نمی شو ...

همینکه نصفه شبی بجای خوابیدن به یک مشت خاطره خیره مانده ای و دور از چشم بقیه یواشکی چشمانت را به بازی میگیری ، همینکه دلت گُر میگیرد از حجم این همه تنهایی و آرام آرام میسوزد ، همینکه کوچکترین چیزها هم تو را به یاد او می اندازند، همینکه تا تلفن زنگ می خورد جایی گوشه و کنار دلت هزار بار آرزو میکنی که خودش باشد، همینکه کلی نذر و نیاز میکنی برای اینکه بودنت به بودنش گره بخورد، همینکه هرجور حساب میکنی ...

از بعضی چیزها هیچ وقت نمی شود گذشت. بعضی چیزها قابل فراموش کردن نیستند؛ حتی اگر خودت را به هزاران راه هم بزنی هربار صاف می آیند جلوی چشمت و تمام تلاشت را مبنی بر از یاد بردنشان با خاک یکسان می کنند. زور که نیست، بعضی ها را نمی شود کنار گذاشت. و مشکل آنجاست که هربار خودم را به آب و آتش میزنم تا دوباره سمت کسی نروم که تقدیر را بهانه کرد تا راهی برای رفتنش باز کند. مشکل منم نه تو! #الهه_برزگر ...

⭕️داستانک ظهر یک روز داغ تابستانه ، روی شاخ و بال پرپشت یک درخت کهنسال،درست وسط حیاط یک خانه ی قدیمی، گنجشک قهوه ای مدام از این طرف به آن طرف میرفت. افکارش اشفته بود. هرروز بیدار شدن و رفتن دنبال آب و دانه، تازه اگر کلاغ های بدترکیب روی حصار می گذاشتند یک آب خوش از گلویت پایین برود؛خودش خسته کننده ترین تکرار یک زندگی بود. آن روز از جمله روزهایی بود که تصمیم گرفته بود همه چیز را رها کند و برود ...

همه چیز درست میشه. امروز نه، اما بزودی! @sabadeavaz

قشنگتر از این صدا هست مگه😍.

مادرم می گفت هر آدمی که میمیرد به جایش یک درخت ،یک گوشه از دنیا در می آید. رشد می کند، ریشه می کند،شاخ و بالش بلند می شود و سایه می دهد! می گفت باید با درخت ها درد ودل کرد. می گفت می شنوند و پیغام را به صاحابش می رسانند. امان از بخت بد؛ و یک روز تبری پیدا می شود که ریشه اش را از ته بزند و ادم دوباره بمیرد. اینجور می شود که سالهاست هوا آلوده است. مادرم می گفت درخت ها، آدم هاییند که سالها پیش بر ...

والدین،خواهر،برادر،دوست و اشنا ، هیچ کدامشان جای تو نیستند تا بفهمند دردی که متحمل شده ای چه طعمی دارد. انها تنها تورا از بیرون نگاه می کنند و انتظار دارند حرف ها و قضاوت هایشان را قبول کنی. چیزی که تو بخاطرش این همه به بالا و پایین کشیده شده ای ،زندگی توست. چند سال بعد، همگی انها رفته اند و تو میمانی و زندگی که از هیچ کجایش خوشت نمی ایدو تنها با نظرهای دیگران بنا شده. یادت باشد، هیچکس بجای تو ن ...

پرستوهای سردر انباری که مهمون هرسالمونن. حالا ۴تا جوجو داره😍😍

خوش اومدین به یک سبد شاعرانه. خانواده ی ۴۱نفریمون یه روز دستش به اسمون میرسه.😉 از اینکه پای این خونه هستین بهتون افتخار میکنم. پل ارتباطیمون در اینستاگرام: @elahebarzegar.official پذیرای تموم حرفاتون هستم به گوش جان😍

آدم یک اشتباه را دوبار که تکرار نمی کند؛ اما پای تو که در میان باشد بی هوا گناهکار ترین آدم دنیا می شوم! #الهه_برزگر @sabadeavaz

شاعرم کردی و رفتی،حال من با دو دفتر شعر در وصف تو باید چه کنم؟؟؟ #الهه_برزگر @sabadeavaz

بعد از تو فهمیدم آدم های بی مسعولیت را نمی شود دوست داشت. آدم هایی که با فکر کردن بهشان حالت از حماقت خودت بهم می خورد. بعداز تو خیلی چیزها فهمیدم.مثلا اینکه شب ها را می توانم بی دغدغه تر بخوابم؛میتوانم بیشتر آرزو کنم؛ بعد از تو خیلی اتفاق ها افتاد تا بتوانم خودم را بخاطر اهمیت بخشیدن به تو دوباره ببخشم فقط در میان تمام روزها و شب هایی که تو در آن حضور نداشتی کمی بیشتر از قبل تنها شده بودم.عیبی ...

شرح دلتنگی من بی تو فقط یک جمله ست تا جنون فاصله ای نیست ازینجا که منم. مهدی اخوان ثالث @sabadeavaz

سالها به پای آدمی ماندیم که دروغکی بود و در تمام این مدت فقط مدام خودمان را گول زدیم که آنچه از او در ذهنمان ساخته ایم درست است . سالها معصومیتمان را زیر سوال بردیم و چیزی که سرآخر نصیبمان شد سیلیِ تندِ حقیقتی بود که مدتهاپیش باورش نکردیم چون دلمان گیر بود. دلمان تماممان را نابود کرد و چیزی که حالا از ما باقی مانده یک آدم توخالی ست که همه ی زندگی اش را حول محور کسی چیده بود که گمان می کرد می شود ر ...

به این ترتیب میتونید از سایت کتابهای بنده رو سفارش بدید😊

کتاب رو هم اکنون هرجایی که هستین میتونین از سایت انتشارات گیوا سفارش بدید: www.givabook.com

وحشت انگیزتر از مرگ همان حادثه ایست که بفهمی دلت انگونه که می خواست نشد... #الهه_برزگر @sabadeavaz

#دیالوگرام زن:من یه دل دارم.اما وقتی میخوام بیام پیشت دو دلم. مرد: یعنی نمیخوای بیای کنارم؟ زن:چرا..اما اخه با دو دلیم چیکار کنم؟! مرد:خب ،من که بی دلم. زن:پس ینی.. مرد:تو بیا.نترس..!وقتی که اومدی من یکیشو ازت میگیرم ؛ اونوقت میشیم دوتا ادمی که یه دل دارن.عشق یعنی همین. #الهه_برزگر @sabadeavaz

هررابطه ای یک روز به آخرش می رسد .اما تمام شدن داریم تا تمام شدن!! این دم آخری را دارم فکر می کنم اصلا چه شد که عاشقت شدم! من فقط امده بودم یک سوال بپرسم و راهم را بکشم و بروم اما حالا ، سالهاست مانده ام و جواب هایت را انکار می کنم بلکه بیشتر ببینمت. مدت هاست بی آنکه کنارم باشی با تو زندگی کرده ام. می گفتند تنهایی!؟می گفتم نه! میدانی چرا؟ چون تمام لحظاتم را تویی پر کرده بودی که هیچ خیابانی را باتو ...

#دیالوگرام زن: چیشده؟! مرد: چیزی نیست. فقط دلتنگم. زن:دلتنگ؟! من که برگشتم و حالا اینجا کنارتم! مرد:چون کنارمی بیشتر از قبل دلتنگم. زن:یعنی حتی وقتی با منی هم احساس تنهایی میکنی؟؟ مرد: مادرم که مرد ،خونه ام بدون سقف شد. پدرم که مرد دیواراش فروریختن. اما دلم که مُرد؛ دیگه تنها شدم. تنهایی یعنی آدمی که همه اشو یکی دیگه با خودش برده باشه و بعد هیچی برای ادامه واسش باقی نمونده باشه. #الهه_برزگر ...

#دیالوگرام مرد:چجوری میشه عاشق یکی نشد؟! زن: شاید باید بری یه جای دور.جایی که دیگه نبینیش. مرد: خب ..اون وقت چطور میشه که بهش فکر نکرد؟! زن:سرتو گرم کاری کن. مرد:خب اون وقت که من میشم یه ادم شلوغ پلوغ فراری که مدام داره به تو فکر میکنه. #الهه_برزگر @sabadeavaz

میبارم و با اشک وضو میگیرم با بی کسی ام دوباره خو میگیرم بر قامت سجاده،به هنگام نماز صدبار به یادت هر نفس میمیرم در کالبدم هرآنچه دارم از توست چندیست که از خودم دلگیرم یاران همه رفتندو تو ماندی بامن در عین جوانی ام قسم که پیرم دستی به سرم بکش،هوا طوفان است در ولوله های این جهان درگیرم.. #الهه_برزگر @sabadeavaz

و شب به شب نبود تو،عذاب می دهد مرا سکوت کرده این دلم،بجای گریه ها چرا درد که سرریز کند، اشک دوا نمی شود معجزه لازم است و من ،جز این نبینمت تورا #الهه_برزگر @sabadeavaz

عید مردونگیا مبارک!😉 به قول حاج علی(سریال پدر) خدا همیشه به ادم فرصتشو میده که بگیم قصه ام اینجوری تموم نمیشه..! قصه تونو اینجوری تموم نکنین.❤️ @sabadeavaz

خیلی وقت ها باید سکوت کرد و حرفی نزد و از حق طبیعیِ فریاد زدن ها استفاده نکرد. گاهی ،آدم ها لب مرز که می رسند تازه جلوی پایشان را می بینند؛ آن وقت است که حسابی می ترسند و تنها دنبال جایی هستند که گذشته را به رویشان نیاورد. خیلی وقت ها باید گوش ها را گرفت و تا می شود مهربان بود. باید حرف هایی که قوانین دنیا را پشت هم ردیف می کنند نشنید. هیچکس از اولش بد نبوده‌. همه ی آدم ها قربانی سرنوشتی اند که ...

قدیم ها مثل امروز نبود که تلفن و موبایل و ماشین و این دفتر دَستَک ها زیاد باشد،کم بود؛ اگر هم بود عار بود و کم استفاده میشد. تهِ کلاس انجا بود که میرفتی پیکان میخریدی! باان شلوار های دمپا گشاد و یقه های مردانه ی تیز یا چادر گلی زنها. یک روز بابایمان هم پیکان سبزرنگی خرید. میشد فهمید خجالتش می اید، حالا بجای درشکه ی اقامیرزا یا ژیان علی اقا پسر اوستاتقی، با پیکان سبزش اینطرف و انطرف برود اما با ...

دکلمه ای زیبا با صدای مجری و گوینده ی صداوسیما اقای مهیار فیروزبخش . نوشته ی :الهه برزگر لذت ببرید. @sabadeavaz

و از باقی دوستانمون که از کتاب خوششون اومد و تعریف کردن، از منتقدین، از مهربونیاتون راجع به اشعار و متون و کانال و پیج ها بسیار بسیار سپاسگزارم و چون تعداد زیاده از همه نمیتونم شات بگیرم اما قدردانتون هستم. این قلم بخاطر شما رنگ داره. هنوز هم میتونید کتاب رو تهیه کنید.فقط کافیه بهم بگید. دایرکت اینستاگرامی: @elahebarzegar.official ارادتمند، الهه برزگر @sabadeavaz

مهربونیاتون ❤❤✌

مهربونیای شماست که به من و قلمم انرژی میده. ممنون که هستین و توجه دارین🙏🙏❤❤

بیا ای ماه غلتیده درون سُفره ی شب ها که من سر بر فلک، هر دم به آوازت گرفتارم من از پاییز میترسم از عریانی جنگل ها که آسان می شود روی تو را لای تن بی برگیِ شب دید من از آن دم که هرکس جز منِ مجنون بخواهد ذره ای از تو به قاب خویشتن بیند من از آن لحظه ی بی تو به تنهایی، درون زندگی ماندن عجیب و سخت می ترسم؛ بیا رویای شیرینم تحقق یاب در دنیای پر آشوبِ من تا جای خالی، در تمام سطر این دفتر برای لح ...

همه ی ما حق داریم بخاطر چیزی که قلبا به آن علاقمندیم اصرار کنیم و از خواستنش کوتاه نیاییم! بعضی چیزها هیچ وقت قابل جبران نیستند.فرصتش که از دست برود یعنی برای یک عمر میبایست یک آیینه ی دق را تحمل کرد. بعضی ها هم هستند که بدون اینکه بخواهیم می آیند و حرف هایشان را دیکته می کنند و شدیدا انتظار دارند با مدادی که سالهاست نوکش شکسته، تر و تمیز و خوش خط مشق بنویسیم. اینجور آدم ها از مشکل"خود مهربان پن ...

گاهی دلم از عالم و آدم می گیرد ، حتی از تمام آنهایی که ادعا می کنند نگرانم هستند هم بیزار می شوم و آن وقت می روم یک گوشه با خودم تنها می نشینم و بااین عذاب وجدان سرگرم می شوم. این جور وقت هاست که بدون انکه بخواهم چشمم همه ی چیزهایی که ندارد را خوب تر می بیند.بیشتر حرص می خورد و بدتر در خودش فرو می رود و جیغ و داد راه می اندازد. نه اینکه نتوانم به انچه که ندارم برسم فقط گاهی بعضی چیزها هی نمی شود. ...

اینم از پیج خودم😅 تشریف بیارین اینجا دور هم باشیم😍

من ناشیانه عکس میگیرم ازت تو ماهرانه باز لبخندی بزن این قاب با چشمای تو رنگی تره برگردو روی غصه تلخندی بزن عکاس میشم تاتو هستی پیش من باید که خندت ثبت شه دیوونه وار این خونه رو پر میکنم از عکس تو یک عکس،صد عکس،شاید هم هزار! از من یه عکس صاف،از تو خنده هات از من شکار لحظه ها، از تو چشات عکسات دنیامونو زیبا میکنه باور کن عشقو باز هویدا میکنه #الهه_برزگر روز عکاس مبارک همه باشه😉❤️ @sabad ...

به خدا چیز زیادی نیست اینکه بخواهم فقط کمی بیشتر به قولت وفا کنی. بیشتر به اطرافت توجه کنی و ببینی دارم برای خوشحال کردنت هرکاری می کنم و در عوض شب های درازی را تنهایی در سکوت سر کرده ام. چیز زیادی نیست بخواهم کمی مهربان تر باشی. آن هم با کسی که برایش تمامت مهم است ،بدون آنکه نفعی ببرد. من فقط دلتنگم. دلتنگ خودم. دلتنگ تو. دلتنگ همه ی روزهایی که باید زندگی می کردم و نشد و حالا شده اند یک حسرت ب ...