Lily 💫

- ای مادر ما، ایران! جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت؟ - محمود دولت آبادی

شرقی غمگین 🖤

زن زندگی آزادی... 🤍🗽

خیلی تنها موندم در حال حاضر هیچ کسی رو ندارم همه مشغول زندگیشونن و این منم ک تک و تنها در حال تلف کردن زندگیمم.

قطعا اگر روزی از زندگیم مینوشتم تنها به این سطر اکتفا میکردم: و او هی می‌خورد زمین و هی بلند می‌شود :)

I love her.

[آشفته، خسته، دویده، نرسیده، بی حواس و مغموم]

دوستم داشته باش از دور ، از خیلی دور ولی داشته باش... -از : نت های تنهایی-

دلم میخواد چشامو ببندم باز ک کردم کنار تو باشم.❤

‏در عجبم با آن‌همه بی‌مهری، چگونه یاد تو هنوز بر تمام زندگی‌ام مانده. •روح پراگ

زخمِ بيهوده مزن! سينه ام از قلب تهی ست... #فاضل_نظری

یه دیالوگ تو فیلم sunsetblvd بود که میگفت : Finally, her dreams embraced her یعنی: بالاخره رویاهاش اونو بغل کرد (: منم از تهِ قلبم آرزو میکنم‌ در سال جدید رویاهامون بغلمون کنن ... ❤️

من یاد گرفته‌ام چگونه زخم‌هایم را مثل پیراهنم بدوزم من یاد گرفته‌ام چگونه استخوانم را مثل لولای در، جا بیندازم... #گروس_عبدالملکیان

می‌گویی این‌بار را طاقت بیاور، انگار یادت رفته که من در نبرد پیشین مرده‌ام.

My telegram channel: https://t.me/Ela_Altindag

Merak etmiyor da zaten :)

İyiyim ben, beni merak etme sadece biraz canim aciyor... Bazen gözyaşlarıma engel olamiyorum. Düşününme sen beni, aliştim ben kirilmaya, yanlizliğa san hayatina bak Ben nasil olsa hayatta kalmasını da bilirim, olmesini de... Beni merak etme..

می‌دانم چرا هیچ‌گاه یاد من نیستی. من زخمی بر روحت به یادگار نگذاشتم که با هر تلنگری یادم بیفتی. انسان به زخم‌ها بیشتر می‌اندیشد تا مرهم‌ها.

«همان وقت است که از تو می‌پرسم، مامان، مادر من، قلب من، مادر من، قلب من، مامان، اندوهی که دارم... کجا بگذارمش؟ کجا، مامان؟» #النا_پونیتاتووسکا

ما كانَ شيٌ أَحبَبتُهُ إلّا وأبكاني چیزی نیست که دوست داشته باشم و من را به گریه نینداخته باشد!

برات ده خط نوشتم همینجا، ولی وقتی نمیفهمی و نمیخونی چه فایده؟!

محمد امین ❤️

یادم نیست کجای تفسیر قرآن میخواندم که خدا از محمد (ص) پرسیده بود «محمد چرا ناراحتی؟». اما یادم هست که همان موقع توی دلم گفته بودم: کاش من هم محمد بودم!

مرا دوست داری بگو تا کجا؟! مرا تا کجا دوستت دارمی؟!

اسمشو صدا زد نوشت جونم؟ ی چیزی ته دلش جاری شد مثل خوردن ی نوشیدنی داغ دلچسب وسط سوز سرما گوشی رو ب قفسه سینه اش چسبوند.

از دلتنگی تمام بدنم درد میکنه

وقتی هنوز عاشق تو هستم، چه کنم؟ تو دور شدی، چون نمی خواستی بمانی قلبم را شکستی، مرا از هم گسیختی هر روز که منتظر تو هستم، به خودم می گویم عشقمان درست بود اما وقتی تو آن را نشان نمی دهی، اشکهایم بیشتر جاری می شوند آن وقت است که می دانم باید رها شوم و بروم

خیلی دلم شکسته خیلی... حتی تیکه تیکه شده نمیچسبه دیگ ...

• من گریسته‌ام، آری مدتی است که با هر ضربه‌ی کوچکی با هر بهانه اندکی به گریه می‌افتم؛ دوستِ من، دلم زخم دارد، همین. • #سیمین_بهبهانی

چجوری قبلا زندگی میکردم؟ چرا الان انگار یکی نشسته رو قفسه سینم؟ چرا زندگی من ب اینجا رسید چرا؟ چرا نابود شدم؟

این احساس که واقعاً در این جهان زندگی نکرده، با تعجب گریبانش را گرفت. حقیقت هم همین بود که تابه‌حال زندگی نکرده. حتی وقتی بچه بود تا جایی که یادش می‌آمد، هیچ‌کاری جز تحمل کردن انجام نداده بود. - صفحهٔ ۱۴۸ - "زنی که درخت شد"

گفت: من تو رو می‌شناسم؛ همیشه بهترین راهِ مبارزه‌ت با مردم، با همه، حتّی با من، بخشیدن بوده...  • سپیده‌ شاملو

همه میگن گریه نکن ... ولی من میگم گریه کن ... داد بزن ... بلند بلند گریه کن... چون آدم وقتی گریه میکنه بعدش میتونه ب زندگی برگرده ،تمرکز کنه ،خسته رنجور زخمی بلند شه و ادامه بده... بدون گریه کردن نمیشه زندگی کرد... نمیشه ادامه داد... حالا هرچقد میخوای گریه کن ولی بعدش بلند شو و ادامه بده هرچند ک مجبوری

به‌خاطر این‌که حتی به او فکر می‌کردم، از خودم متنفر بودم. - صفحهٔ ۱۷۶ -«نامه‌های عاشقانه به مردگان اِیوا دلایرا»

تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا #فاضل_نظری

از این ک دوست دارم از خودم متنفرم.

به اينكه حَق با من بود يا تو، فِكر نميكنم؛ به اينكه راهی مانده بود يا نه، به اينكه كسی در دنيا مثلِ تو مانده يا نه يا اينكه اصلا نبايد تورا ميديدَم! به هيچ چيز فِكر نميكنم .. فِعلا فقط به اين فكر ميكنم كه چطور زنده بمانَم .. بايد خِيلی فكر كنم! و خاطرَم بيايد آن قَبل‌ها بدونِ تو، چطور زنده بوده‌ام ...

‌ اگر مجروحم میخواستی، دور و سرگشته و ویرانم میخواستی، اکنون آسوده خاطر بازگرد من، مجروح و ویران در جایی دور، سرگشته‌ام .. #مهدی_تدینی