گنجینهی کتاب
38 •
@ganjine_ketab_g
از همهی دوستان تقاضا دارم که عکس و آی دی صحیح داشته باشند
محسن
6
〰〰〰
🔺فراموش مکن که ، انسان مانند دریاست ؛ هرچه عمیق باشدآرام تر است ، انسان بزرگ برخود سخت می گیرد و انسان کوچک بردیگران ... انسان قوی از خودش محافظت میکند و انسان قوی تر از دیگران ... و قطعاً این قدرت را میتوان در پناه پروردگار داشت ، هرکس به او نزدیکتر است ، آرام تر ، متواضع تر و قدرتمند تر است و تابش نور او را می توان هر لحظه حس کرد ...
〰〰〰
محسن
7
〰〰〰
🔺 همه ی انسان ها در شرایط عادی، میتوانند خوب باشند.
ولی تفاوت ها جایی مشخص میشود که،شرایط زیاد خوب نیست،
اینجاست که باید جسارت داشته باشید و عیار خودتان را مشخص کنید.
همه میتوانند تا یک جایی ادامه دهند و متوقف شوند...از اینجا به بعد هست که فرق انسان های حقیر با عقابان تیز پرواز مشخص می شود.
یا مثل گردو میشکنی و پاره شدن آرزوهای خودت را نظاره می کنی، یا مثل عقاب،اوج میگیری و آسمان را زیر با ...
8
عاشق کردن مردها
زیاد هم کار سختی نیست
همین که حرفشان را بفهمی
قربان صدقه ی مردانِگیشان بروی
قبولشان داشته باشی
و به استقامَتشان تکیه کنی
جنگجو ترین مردِ عالم هم
که باشند دل می دهند
و در هوایِ "تو"
همان پسر بچه ای می شوند
که دلش قربان صدقه های
گاه و بیگاهِ تو را می خواهد ...
نرگس صرافیان طوفان
محسن
7
ترسم چو باز گردی
ازدست رفته باشم
#سعدی
محسن
7
هر که شود
صید عشق کی شود
او صید مرگ
چون سپرش مه بود
کی رسدش زخم تیر
#مولانای_جان
7
R. Fekri:
بابا گفت: «امیر ! تو هیچوقت از آن ابلههای ریشو چیز بدرد بخوری یاد نمیگیری.»
«ملا فتح الله خان را میگویی؟»
بابا با تكان دادن لیوان مشروبش تایید كرد. «همهشان را میگویم. تف به ریش هرچی عنتر حق به جانب است»
خندهام گرفت. تصور تف انداختن بابا توی ریش آن همه عنتر حق به جانب یا هرچی، خیلی با مزه بود.
«غیر از تسبیح انداختن و از بر كردن كتابی كه اصلا زبان آن حالیشان نمیشود، هنر دیگری ندار ...
7
متولد بوژگان تربت جام است. قضیهٔ تانژانتها را در حل مثلث قائمالزاویهٔ کروی بکار بست. یکی از اولین اثباتهای قضیهٔ کلی سینوسها برای حل مثلثهای غیر قائم الزاویه، توسط او ابداع شد. واضع اتحاد مثلثاتی است و کاشف قانون سینوس ها برای مثلثات کروی .
دهانه آتشفشانی در ماه به نام اوست . گوگل در سال دوهزارو پانزده و به مناسبت هزار و هفتاد و پنجمین سالروز تولدش با تغییر آرم خود نام و یادش را گرامی داشت.
ب ...
7
شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد
خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد
آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام
لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد
من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند
نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد
از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز
دیــــر کردی نیمـه ی عاشق ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس ر ...
7
روزه گرفتن گل و سرو
در مورد نحوة انعکاس ماه رمضان در شعر فارسي، پرونده قطوري ميتوان ترتيب داد. اما مجال اين يادداشت، به اندازة نقل چند رباعي طنزآميز از شاعران قديم بيش نيست.
راغب اصفهاني در محاضرات خود آورده است: گبري بر زبان نام اسلام آورد و ماه رمضان برسيد. به گوشهاي تاريک پنهان شد و روزه ميخورد. يکي از يارانش او را بديد، گفت: آري در چه کاري؟ گفت: کسي را اين روز مباد که مراست؛ از شومي و بد ...
محسن
7
ميزان هوش،
با توانايى تغيير كردن،
اندازه گيرى ميشود.
👤 آلبرت انشتين
محسن
7
هر روز چیزی بخون که هیچکس نمیخونه
به چیزی فکر کن که هیچکس بهش فکر نمیکنه
و کاری بکن که کسی جرأت انجام دادنش رو نداره
خوب نیست ذهنت دائما با آدمها همعقیده باشه.
👤 #کریستفر_مورلی
7
داشت در یک عصر پاییزی زمان می ایستاد
داشت باران در مسیر ِناودان می ایستاد
با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛
چای می نوشيد و قلب استکان می ایستاد !
در وفاداری اگر با خلق می سنجیدمش
روی سکوی نخست این جهان می ایستاد …
یک شقایق بود بین خارها و سبزه ها
گاه اگر یک لحظه پیش دوستان می ایستاد
در حیاط خانه گلها محو عطرش می شدند
ابر، بالای سرش در آسمان می ایستاد!
موقع رفتن که می شد، من سلاحم گریه بود ...
محسن
7
عالی
7
مرد های سنگی روز
شب ها،بچه میشوند
بچه هایی که عادت کرده اند
به دستهای لطیف یک زن
به زانو هایی که به تمام بالشت های دنیا طعنه میزنند
و به بوسه های طعم دار رنگی
بچه های بد عادت و لجباز شب
روزها،مردهای سنگی میشوند
کار میکنند،آنقدر که دست هایشان پینه ببیند.
تا خرجی بدهند
تا شرمنده نشوند
تا شب ها که بچه شدند
و لج گرفتند
یک زن باشد
که لیلی به لالایشان بگذارد
دست های لطیف و ناخن های بلندش را در موهایشا ...
محسن
7
🙏🙏
6
ما يك شراب كهنه بدهكار دلبريم
گرگيم و سال هاست كسي را نمي دريم
در دور باطلي كه فتاديم سرخوشيم
از ابتدا به فكر نفس هاي آخريم
مي خواستي كه شرط قمارم شوي ، شدي
ما آبروي رفته ي خود را نمي بريم
آنقدر خورده ايم كه ترسم به روز حشر
وقت حساب يكسره بالا بياوريم
هر پيك پيكري است به پيكار در شده
حالم خراب تر شده ، بگذار بگذريم
حسین شیردل
محسن
6
آدم ها یا به خدا اعتقاد دارند و میدانند که مرگ پایان زندگی نیست
یا به خدا اعتقاد ندارند و بر این باورند که زندگی ، تباهِ ثانیه هاست و همه چیز تمام میشود
اما بر هر کدام از این باور ها که باشند
نیاز دارند که دوست داشته شوند و قشنگ زندگی کنند
و این نیازِ فِطری هر آدمی است
که به عقیده و دین و مذهبشان هیچ ربطی ندارد
هیچوقت یک قاتل ، قاتل بدنیا نیامده است
این باور های پوچ اوست که از او یک قاتل میسازد! ...
محسن
6
🌺🌺🌺
6
خزان عشق
شد خزان گلشن آشنایی
بازم اتش به جان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
افت خرمن مهر ووفایی
نو گل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
ازجام غم مستم
دشمن میپرستم
تا هستم
تو مست از می به چمن
چون گل خندان
از مستی بر گریه ی من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز ...
6
می سرایم "تو و چشمان تو را"
نه سپیدی ، نه غزل...
تویی آن شعر دل انگیز و بلند...
که پر از مثنوی بارانی ؛
منم آن شاعر بیدل
که فقط...
برق چشمان تو را می بیند...
سبک من عاشقی و
قافیه ام دلتنگی ست...
منم آن مست و پریشان نگاهت...
که دلم تو و احساس تو را می خواهد.
#فروغ_فرخزاد
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب
📕@Ganjine_Ketab📘
______________________
6
تا به حال برای دلت مادری کرده ای؟ در آغوشش بگیری و دست نوازشی به سر و رویش بکشی
بگویی: جان دلم، بی تاب نشو اینقدر، روزهای بی حوصلگی ات تمام میشود
پدری چه؟ پدری کرده ای؟
غیرتی شوی از اینهمه بی تابی اش! صدایت را خش دار کنی و بلندتر، جوری که از ابهت صدایت بترسد سرش فریاد بزنی:
که ای دل بی مروت، بس است به خودت رحم نداری، به من پدر رحم کن رها کن آن بی مذهبی را که تو را به این روز انداخته !
باید برای دل ...
6
نکاتی از آداب معاشرت
سلام و احوالپرسی
– سلام کردن وظیفه اخلاقی کوچک ترها می باشد و بزرگترها وظیفه دارند تا با گرمی بدان پاسخ هند. البته آقایان باید در سلام گفتن به خانم ها تقدم جویند و خانم ها هم باید به بزرگ ترها بدون مکث و تردید سلام کنند. بی توجهی و یا کم محلی به سلام دیگران موجب و رنجش ناراحتی سلام دهنده می شود
– این که افراد بزرگ تر یا خانم ها به دلیل اولویت خود انتظار سلام داشته باشند کار ...
6
_این کتابفروشی واست چه سودی داره؟
تو در سال چند کیلو کتاب می خری؟ چند کیلو میفروشی؟ می دونی من در روز چند کیلو گوشت می فروشم؟
+تو به فکر شکم مردمی، من به فکر مغز مردمم، من نمیگم گوشت واسه مردم لازم نیست، اما اون ها می تونن مدت زیاد گوشت نخورن و زنده بمونن، ولی به نظرت می تونن یه روز بدون فکر زنده بمونن؟
_چرا نتونن؟ می بینی که همه می تونن! مامانم می گفت اگه می خواستم فکر کنم عمرا اگه زن بابات می ...
6
ما آدم ها استادِ قضاوت کردنِ دیگرانیم...
جواب ندادنِ پیام را مغرور بودنشان تلقی میکنیم
و زود جواب دادن ها را هم میگذاریم به پایِ بیکار بودن...
به کسی که با همه گرم میگیرد انگِ بیش از حد آزاد بودن میزنیم،
و کسی که حریمش را حفظ میکند متهم میکنیم به گوشه گیر بودن...
کسی که تار مویش یا مچ دستش معلوم است را بی بند و بار میدانیم
و با حجاب ها را خشکِ مذهب...
به کسی که از خودش زیاد عکس میگذارد لقبِ خود ...
6
در میان مردهای جهان مردی را میشناسم
که سرگذشت مرا دو نیم کرده است
مردی را میشناسم
که مرا مستعمرهی خود میسازد
آزادم میکند
گردهم می آوردَم
پراکندهام میکند
و در دستهای قدرتمندش پنهانم میکند
در میان مردهای جهان مردی را میشناسم
شبیه خدایان یونان
آذرخش از چشمان او میدرخشد
و بارانها از دهان او فرومیریزند
مردی را میشناسم
که وقتی در اعماق جنگل آواز سرمیدهد
درختان به دنبالش راه میافتند ...
6
دیشب کسی مزاحم خواب شما نبود؟
آیا زنی ،غریبه در این کوچهها نبود؟
آن دختری که چند شب پیش دیدهاید؟
دمپاییاش "تو را به خدا" تا به تا نبود؟
یک چادر سیاه ِ کشی روی سر نداشت؟
سر به هوا و ساده و بیدست و پا نبود؟
یک هفته پیش گم شده آقا! و من چقدر
گشتم ولی نشانی از او هیچجا نبود
زنبیل داشت، در صف نان ایستاده بود
یک مشت پول خُرد، نه آقا! گدا نبود!
یک خرده گیج بود ولی نه، فرار، نه
اصلاً به فکر حا ...
محسن
6
🔺یوسف پیامبر هم که باشی...
اول باید اقتصاد مردم را سامان بدهی و کشور بحران زده ات را نجات بخشی ،
سپس مردم عاشقانه خدایت را می پرستند
〰〰〰
محسن
6
🐚🐚🐚
صدفی به صدف مجاورش گفت:
در درونم درد بزرگی احساس میکنم،
دردی سنگین که سخت مرا میرنجاند.
صدف دیگر با راحتی و تکبر گفت:
ستایش از آن آسمان ها و دریاهاست.
من در درونم هیچ دردی احساس نمیکنم.
ظاهر و باطنم خوب و سلامت است.
در همان لحظه خرچنگ آبی از کنارشان عبور کرد و سخنانشان را شنید.
به آن که ظاهر و باطنش خوب و سلامت بود گفت:
آری! تو خوب و سلامت هستی اما دردی که همسایه ات در درونش احساس میک ...
محسن
6
خداشناسی نام دیگری برای امید بی پایان است. صبوری است، انتظار است
اعتماد به خداست در بازی های زندگی
بنابراین در خداشناسی شِکوه و گلایه معنایی ندارد.
خداشناسی رضاست، واگذاری خویشتن است. رضا به آنچه که فراسوی "خود" قرار دارد
و واگذاردن "خود" به سرچشمه "خود"
محسن
7
دو چیز شما را تعریف می کند
صبر شما وقتی که چیزی ندارید
و رفتار شما وقتی که همه چیز دارید
علی بن ابیطالب "ع"