گنجینه‌ی کتاب

41
از همه‌ی دوستان تقاضا دارم که عکس و آی دی صحیح داشته باشند
R.F
129
‌ روشن است که خسته‌ام؛ زيرا آدميان در جايی بايد خسته شوند. از چه خسته‌ام، نمی‌دانم... دانستنش به هيچ رو به کارم نيايد زيرا خستگی همان است که هست. سوزش زخم همان است که هست و آن را با سببش کاری نيست. آری خسته‌ام و به نرمی لبخند می‌زنم بر خستگی که فقط همين است. در تن آرزويی برای خواب، در روح تمنايی برای نينديشيدن. #فرناندو_پسوآ 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab ------------------------------------- ...
R.F
129
بر بستر هجرانت شاید که نپرسندم کس سوخته خرمن را گوید به چه غمگینی؟ #سعدی 📚 ______________________ #گنجینه_ی_کتاب 📕@Ganjine_Ketab📘 ______________________
R.F
121
ما رویایی بیشتر از یک زندگی، که شبیه زندگی باشد، نداشتیم. #محمود_درویش 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
R.F
125
حال دیگر دشوار است که شفق را زیبا ببینیم وقتی که تو ستارگان را مانند دکمه‌های پیراهن اعدامیان دیده‌ای وقتی که تو برانکاردها را دیده‌ای که از شب بالا می‌روند وقتی که تو شب را دیده‌ای که نمی‌گوید فردا وقتی که تو دیده‌ای آزادی، چه دشوار به دست می‌آید اکنون چیزهای ساده آموخته‌ایم بسیار ساده اینکه آسمان از آزادی آغاز می‌شود اینکه عادلانه نیست برخی نان در بیاورند و برخی نان بخورند مردگانمان این‌ها را ...
R.F
130
عضو گروه امداد و نجات کوهستان؛ زنی به نام سالی، از کودک یازده‌ساله‌ای برایم گفت که گم شده‌بود. پسرک ناشنوایی که به خاطر بیماریِ روبه وخامتی که در نهایت جانش را گرفت، بینایی‌اش را هم اندک اندک از دست می‌داد. پسرک آمده‌بود به اردو و مربی بچه‌ها را برده بود گردش و با آن‌ها قایم‌باشک بازی کرده‌بود. پسرک جای خیلی خوبی قایم شده بود، چون تا شب نتوانسته‌بودند پیدایش کنند و خودش هم مسیر بازگشت را پیدا نمی‌ ...
R.F
138
من عليه اين ديدگاه كه مليت مهم‌ترين ملاك براى قضاوت انسان‌هاست جنگيده بودم. (اما)من هم مثل ميليون ها كروات ديگر به ديوار مليت ميخكوب شدم- اين كارى است كه جنگ با ما مى‌كند، ما را به يك بُعد فرو مى‌كاهد: ملت. جنگ تنها دارايىِ واقعى‌ام را از من گرفت، فرديتم را. اتفاقى كه افتاده اين است كه چيزى كه بخشى از هويت فرهنگى مردم بود و گرامى‌اش مى‌داشتند- در مقام بديلى براى كمونيسم فراگير، ابزارى براى بقا- ت ...
R.F
137
درك اين موضوع آسان نيست. ما دوستدار اين ايده‌ايم كه «نوعى خوشحالى غايى وجود دارد كه مى‌توانيم به آن دست يابيم.» دوستدار اين ايده‌ايم كه «مى‌توانيم هميشه از زندگى‌مان احساس رضايت و كمال داشته باشيم.» اما نمى‌توانيم. #هنر_ظريف_رهايى_از_دغدغه #مارك_منسن #ميلاد_بشيرى 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی ...
R.F
132
در ارزیابی زیبایی عزیزانم، مرا با "زیبایی شناسی" مدوّن کاری نیست و در این نکته‌ی بخصوص است که باید اعتراف کنم من آن‌ها را با قلبم می‌نگرم نه با چشمانم. #ایران_درودی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
R.F
133
همینگوی یکی از نویسندگانی بود که چهره‌اش برای همگان آشنا بود.درست برعکس او، نویسنده‌ی هموطنش ویلیام‌فاکنر، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل که بدون آن‌که شناخته شود، در خیابان‌های شلوغ رفت‌وآمد می‌کرد. عده‌ای می‌گویند همینگوی به همان اندازه که به ریشش اهمیت می‌داد، در انظار عمومی به حالت‌هایش توجه می‌کرد و این‌که او آدم مغروری بود.(عکس از یک حادثه): زنی در اثر تصادف با موتورسواری که گریخته، زخمی شده‌است. عابر ...
R.F
137
. نگاهم كرد و باز هم نگاهم كرد،گفت كاري بود كه بايد كرد.بعضي كارها هست كه بايد كرد.فايده اش همان كردن است.بعد ديدم نگاهش را ازمن برنداشته است،برنمي دارد،به من خيره ست و در خيره بودنش انگار الان مرا نمي بيند.انگار آن نگاه ازميان من،هيكلم گذشته است و بي عوض كردنِ جهت به جاي ديگري رفته ست.انگار با نگاه و باصبرش دنبال چيزي بود،دنبال فكري بود،دنبال حرفي بود. و آهسته آن نگاهِ خيره بر مي گشت،آهسته نرم مي ...
R.F
133
...از پشت پنجر‌ه‌ی آشپزخانه‌ی تاریک نگاهشان می‌کردم. تقریباً همه جوان‌هایی بین بیست و سی بودند. سرم را دزدیدم و خودم را پس‌کشیدم. گویی مرا می‌دیدند که تنهایشان گذاشته‌ام. ساعت یازده و پانزده دقیقه است. صدای مردم را نمی‌شنوم. نمی‌دانم کی‌ها را هدف گرفته‌اند و چرا تن شب را می‌شکافند و پاره می‌کنند. جز ضربه‌های تند تیر که در هوا می‌ترکد چیزی نمی‌شنوم. آیا حرف آخر را گلوله می‌زند و این است آن صدایی ک ...
R.F
133
ولی آیا واقعاً آشکار و بدیهی است؟ آیا تلاش، خلاقیت، کامیابی یا بخش پیشرو و مترقیِ هستی، بخشی از عمیق‌ترین انگیزه‌های انسانی‌ست؟ پاسخ مسلماً منفی‌ست. در تاریخ و فرهنگ ما، دوره‌هایی هست که تلاش‌های معطوف به هدف در آن‌ها به هیچ‌وجه شیوه‌ی رایج و پذیرفته شده‌ای برای یافتن معنای زندگی نبوده است. سنگ نبشته‌ای بر یک ساعت آفتابی متعلق به عهد عتیق می‌گوید: «ساعت‌ها به حساب نمی‌آیند مگر آنکه با متانت و آرام ...
R.F
140
مادربزرگ با چارقدش اشکش را پاک کرد و گفت: آخ دلم میخواست عاشقی کنم ولی نشد ننه. اونقده دلم می خواست یه دمپختک را لب رودخونه بخوریم، نشد. دلم پر میکشید که حاجی بگه دوست دارم و نگفت. گاهی وقتا یواشکی که کسی نبود، زیر چادر چند تا بشکن می زدم. آی می چسبید. گفت: بچگی نکردم، جوونی هم نکردم، یهو پیر شدم به چشمهای تارش نگاه کردم و حسرت ها را ورق زدم گفتم: مادر جون حالا بشکن بزن، بزار خالی شی گفت: حالا که ...
R.F
137
داشتم یه ریز غر میزدم وعین خیالش نبود همینجور میگفتم و میگفتم... وقتی میگم خُله، خنگِ خداست بیراه نمیگم دهنم کف کرد و دریغ از یه قربون صدقه که بند بیاره این سیلِ غر زدنایِ منو هنوز بعدِ یه قرن رگِ خوابم دستش نیست که با یه قربون صدقه، یه ماچِ محکمِ آبدار، یه بغلِ سفت چارپایِ دراز گوش میشه این دلِ الاغِ من.... داشت غر غرام به جاهایِ باریک و فحشایِ رکیک میرسید دست کشید رو ترقوه امُ چشماشو بست و یه ل ...
R.F
135
باشد که روزگار ظلم به سر آید و آفتاب برآید و حقیقت در چهره‌ی مردم بدرخشد و عشق آن سپیده‌دمی گردد که به سوی آن گام برمی‌داریم. #فریدون_فرخزاد 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
R.F
136
اگر گذر کردن را یاد بگیریم، آرام‌آرام متوجه می‌شویم به پرواز احتیاج نداریم. تمام آنچه نیاز داریم یک نزدیکی عمیق است؛ نزدیکی به بدنمان و درون‌مان. وقتی به درونمان نزدیک شویم از پرواز بی‌نیاز می‌شویم. با بدنی که هنوز زنده است و اکنونی که در اختیار ماست، گذر خواهیم کرد. آرام باشیم و صبور، ما برای همین دنیا طراحی شده‌ایم. به پرواز هیچ نیازی نیست. #تکه_هایی_از_یک_کل_منسجم #پونه_مقیمی 📘 https://T.Me ...
R.F
133
شبی از این همه تنهایی دست‌های‌مان خواهد لرزید و خط خواهد خورد نقاشی سال‌های‌مان بر بوم ... می‌ترسم خدا تمامیِ درها را بردارد بگذارد به روی دوش و دور شود دور دور دور آن قدر که من بنویسم: کلیدهای گم شده روزی پیدا خواهد شد با قفل‌های گم شده چه کنیم؟ #گروس_عبدالملکیان #رنگ_های_رفته_ی_دنیا 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهل ...
R.F
134
برای تو کوچه رقصیدن برای ترسیدن به وقت بوسیدن برای خواهرم خواهرت و خواهرمون برای تغییر مغز های پوسیده برای شرمندگی برای بی پولی برای حسرت یه زندگی معمولی برای کودک زباله گردی و آرزوهاش برای این اقتصاد دستوری برای این هوای آلوده برای ولیعصر و درختای فرسوده برای پیروز و احتمال انقراضش برای سگ های بی گناهه ممنوعه برای گریه های بی وقفه برای تصویر و تکرار این لحظه برای چهره ای که میخنده برای دانش ...
R.F
142
اما روشی که ما به درد پاسخ می‌دهیم همیشه درست نیست. ما گاهی درد را به رنجی عمیق و طولانی تبدیل می‌کنیم و از حس کردن دوباره‌‌ی زندگی فاصله می‌گیریم و فکر می‌کنیم زندگی چیزی جز رنج کشیدن نیست. رنج‌ها در واقع روش‌هایی شخصی هستند که بتوانیم برای خودمان وقت بخریم که از واقعیتی دردناک دور باشیم. پس رنج چیزی جز فرار ما از رویارویی با دردی که به آن مبتلا هستیم نیست. #تکه_هایی_از_یک_کل_منسجم #پونه_مقیمی ...
R.F
146
آری یقین داشته باش که ما پیروز خواهيم شد. پیروز خواهیم شد به سبب همان شکست؛ آن پیشرفت آهسته و تدریجی و طولانی که طی آن حقانیت خود را بازیافتیم؛ به سبب آن رنجی که با همه‌ی ناعادلانه بودنش به ما درسی آموخت، راز هر پیروزی‌ را به ما آموخت، رازی که اگر روزی از دستش ندهیم پیروزی نهایی را باز خواهیم شناخت. به ما آموخت که برخلاف آن‌چه گه‌گاه می‌پنداشتیم، روح دلاوری را در برابر شمشیر فایدتی نیست، اما روح د ...
R.F
146
وقتى كيفيت سياست‌ها را بررسى مى‌كنيم، سخت مى‌توان انكار كرد كه بعضى سياست‌هايى كه با ارجاع به «مردم» توجيه مى‌شوند، واقعاً ممكن است غير مسئولانه از آب درآيند: طراحان چنين سياست‌هايى به قدر كافى در مورد سياست‌ها فكر نكرده‌اند: اينان نتوانسته‌اند همه‌ى شواهد و مدارك مربوط را گرد آورند: يا محتمل‌تر اينكه دانش‌شان درباره‌ى عواقب احتمالى بلندمدت سياست‌ها بايد موجب آن مى‌شد كه از اجراى سياست‌هايى كه فق ...
R.F
151
حقیقت این است که قصه‌ی پرواز، یک قصه‌ی قدیمیِ شکست‌خورده است. پرواز هیچ‌گاه برای ما نبوده و نخواهد بود. پرواز داستان پرندگان است. ما آدم‌هایی هستیم که بر روی پاهایمان راه می‌رویم و دنیا را با دست‌هایمان لمس می‌کنیم. داستان ما، دیدن و حس کردن و لمس کردن است. با همین بدن و همین ذهن! ما همه‌چیز را سریع می‌خواهیم. به همین علت مشتاق بال‌دار شدن هستیم تا سریع‌تر گذر کنیم. حقیقت این است که هیچ پروازی ب ...
Mohammad
144
همیشه پر انرژی باشی برا گروه
Mohammad
143
خداروشکر که عالیی
R.F
147
سلام وقت شما بخیر ،عالیم
Mohammad
146
سلام خانم فکری حالتون چطوره
R.F
149
سینه ام دکان عطاری است دردت چیست؟ شنبلیله، رازیانه، شاهی و گیشنیز، اهل آویشن ، نبیذ سرخ شورانگیز سینه ام دکان عطاری است دردت چیست؟ تو اگر جسمت بهاران است اما جانِ تو پاییز راه را گم کرده ای عازم مسجد سلیمانی ولیکن میرسی تبریز عاشقی تو... عاشقی تو... من برای عاشق بی کس برای عاشق بی چیز راه رفتن، گریه کردن زیر باران می کنم تجویز نازبوها بوی نعناع بوی یاس پیرهن چاکی درآمیدن لباس سینه ام دکان عطاری اس ...
R.F
146
تنها چیزی که از انتقام عایدمان می شود این است که خودمان را هم سطح دشمنانمان بکنیم. #پائولوکوئلیو #الف 📚 ______________________ #گنجینه_ی_کتاب 📕@Ganjine_Ketab📘 ______________________
R.F
146
ما به طور مداوم علائمی را ارسال می‌کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که خواب نمی‌بینیم و در یک دنیای واقعی به سر می‌بریم. ما مثل خفاش هستیم، هر چند از تکنولوژی خفاش‌ها برخوردار نیستیم. من مرتباً موقعیت خود را تغییر می‌دهم، این یکی از تکنیک‌های گوناگونی است که من برای فرستادن علائم استفاده می‌کنم و از علائم استفاده می‌کنم، از علائم برگشتی مرحله‌ای درمی‌یابم که خواب نمی‌بینم و واقعیت است که مسلماً این بردا ...
R.F
141
ما چیزی نمی‌دانیم، این ا‌ولین نکته است. بنابراین ما باید بسیار متواضع باشیم، این دومین نکته است. دیگر اینکه نباید مدعیِ دانستن باشیم در حالی که چیزی نمی‌دانیم، این سومین نکته است. #زندگی_سراسر_حل_مسئله_است #کارل_پوپر #شهریار_خواجیان 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ------------------------ ...
R.F
143
فردی قدم به زندگیتان خواهد گذاشت و شمارو متوجه خواهد کرد که چرا هرگز با هیچکس دیگری دوام نیاوردید ! #پل_استر 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
R.F
135
مدتی ست دست و پا چُلُفتی شده‌ام، حواسم پرت است، با خودکارِ بدون جوهر شعر می‌نویسم و در قفسه کتاب‌هایم یک جفت کبوتر آب و واژه می‌خورند... همین دیروز باران که می‌بارید با کفش‌های لنگه به لنگه در خیابان پرواز می‌کردم! و جای کرایه به راننده تاکسی آدرس محله‌ای در اردیبهشت را دادم...! خلاصه مدتی ست هر کاری می‌کنم، می‌گویند: عاشقی؟ 😌💜🌸 | #علی_سلطانی |
R.F
139
اردیبهشت... زنی است... با دامن کوتاه و گل دار... که می رقصد و می رقصد و بهار.... نرگس و نسرین... شادباش بر سر راه آمدنش می ریزد... #سوسن_درفش #گنجینه_ی_کتاب . 📘 @Ganjine_Ketab 📕 📘 @My_eBooks 📕
R.F
137
بی‌آغوش نباش بی‌شعر نفس نکش بی‌‌بوسه از کنار جوانی رد نشو جایی میان دکمه‌های شل‌شده‌ی احساس چند کلمه‌ی کولی را وطن بده اجازه بده دهان طعم گس هوس را دوباره تجربه کند اردیبهشتِ بی‌آغوش همان اسفند بی‌ملاحظه است #جلال_حاجی_زاده 📚 __________________ #گنجینه_ی_کتاب 📘 @Ganjine_Ketab 📕 📘 @My_eBooks 📕 __________________
R.F
143
مثل گاز زدن گوجه سبزِ نوبرانه، شوقِ راه رفتن زیر باران اردیبهشت، مثل ترد و تازه و داغ بودن نانِ سنگک یا عطرِ چای دارچین با نبات یا اصلا بوی عید با رنگِ پول های تازه لای قرآن دوست داشتنت را می‌گویم .. که بی گمان اگر هزار سال هم بگذرد در من تازه می‌ماند ... #مریم_قهرمانلو 📚 ______________________ #گنجینه_ی_کتاب 📕@Ganjine_Ketab📘 ______________________
R.F
130
📘@Ganjine_Ketab📕 می گویند داستان راهی است برای خواننده تا بیشتر از یک زندگی داشته باشد ،راهی برای از سر گذراندن تجربیات تازه و رفتن به نقاطی که هرگز در زندگی نرفته ایم اما گاهی با داستانی روبه رو می شویم که مارا برمی گرداند به تجربیات خودمان. #داستان_ناگفته #گرچن_هندرسن مجله داستان ،اردیبهشت نود و شش 📚 __________________ #گنجینه_ی_کتاب 📕@Ganjine_Ketab📘 __________________
R.F
129
‌اردیبهشت زنی ست با اختلالاتِ هرمونی گُر گرفته و لرز کرده و بارانی... چونان چای بعد از غذا که فقر آهن می آورد و چُرتِ دلچسبِ نیمروز #پریسا_زابلی_پور گوینده: #محمد_توحیدلو 📚 ______________________ #گنجینه_ی_کتاب 📕@Ganjine_Ketab📘 ______________________
R.F
134
گفتم که «عشق چیست؟» تهی کرد جام و گفت: «بر هرکسی به شیوه‌ای این داستان گذشت...» #نصرت_رحمانی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
R.F
130
هیچ‌وقت تو را ترک نمی‌کنم حتی اگر توی این دنیا نباشم.. هر وقت به دوست‌داشتن فکر می‌کنم ابدیت و تمامی شب‌ها با نام تو بر سینه‌ام سنجاق می‌شود... می‌دانی ؟ می‌دانی از وقتی دلبسته‌ات شده‌ام همه‌جا بوی پرتقال و بهشت می‌دهد؟ هرچه می‌کنم چهار خط برای تو بنویسم می‌بینم واژه‌ها خاک بر سر شده‌اند... هرچه می‌کنم چهار قدم بیایم تا به دست‌هایت برسم زانوهایم می‌خمد... نه این‌که فکر کنی خسته‌ام، نه این‌ک ...
R.F
115
☘️☘️☘️☘️☘️
R.F
118
🩸 خاورمیانه منم! خاورمیانه اسم زنی ست که منم زنی که لباس هایش را در تشت خون می‌شوید و ظرف‌هایش را در اشک خود خیس می‌کند زنی که صبح به صبح چای گل سرخ دم می‌کند و هر شب روی اجاقش خورشت دل و ‌جگر آدم بار می‌گذارد زنی که بچه‌هایش را به حمام خون می‌بَرد و هیچ صابونی ندارد تا از تنشان کثیفی نفرت را پاک کند خاورمیانه منم مؤمنه‌ای که هر روز سر سجاده‌ی خاک‌آلودش بیست و چهار رکعت نماز میت می‌گزارد قربةً ...
R.F
125
‌☀️🔸🔸🔸             هرگز دلم ز کوی تو جایی دگر نرفت    یکدم خیالِ روی توام از نظر نرفت            جان رفت و اشتیاقِ تو از جان بِدَر نشد            سـر رفت و آرزوی تو از ســر بِدَر نرفت               ✍ #عبید_زاکانی ☀️🔸🔸🔸
R.F
129
دریاچه‌های نخین را می‌شماریم رودباران ابریشمین، صخره‌ی کاغذین کاجستان بی‌زمان و دره‌ی بی‌گود جنگل‌های تا شده بر اقیانوس‌های سترون مردگانی ناپیدا در سکوت و این همه خون که پیدا نیست و این همه فریاد که به تاریکی منجمد می‌شود. اسکله‌های خیالین و زورق‌های آب شده را می‌شماریم جاده‌های نخین ، شهری بی‌زمین... بر سنگ وطن می‌گرییم و گربه‌ی اندوه‌بار پنجه‌ی کاغذینش را بر شانه‌ی دریا جمع می‌کند. #شمس_لنگرو ...
R.F
123
زنانی که خود را باور دارند و می‌دانند که اگر تصمیم بگیرند قادر به انجام هر کاری هستند، دارای یک زیبایی درونی می‌باشند. در توانایی و عزم یک زن ڪه مسیرش را بدون تسلیم شدن در برابر موانع طی میڪند، شڪـوه و زیبایی وجود دارد. در زنی ڪه اعتماد به نفسش از تجربه ها نشأت میگیرد، و می‌داند که می‌تواند به زمین بخورد، خود را بلند ڪند و ادامه دهد، زیبایی وجود دارد. زن زیباست اگر خودش را باور ڪند. ✍ #دکتر_ ...
R.F
125
ما همیشه چیزهای زیادی از طریق ابطال یاد می‌گیریم. ما نه فقط یاد می‌گیریم که یک نظریه برخطاست، بلکه می‌آموزیم که چرا بر خطاست. ما بیش از هر چیزی به یک مسئله‌ی جدید و دارای اهمیت کانونی بیشتر و بُرنده‌تر، می‌رسیم. یک مسئله‌ی جدید، یک نقطه‌ی شرو‌ع واقعی برای تحولی جدید است. #زندگی_سراسر_حل_مسئله_است #کارل_پوپر #شهریار_خواجیان 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab ----------------------------------------- ...
R.F
122
قدرت سراسر از مردم برمى‌خيزد، ولى كجا مى‌‌رود؟ (برتولت برشت) اغلب ممكن است چنين به نظر برسد كه پوپوليست‌ها مدعى نمايندگى خيرِ عام به خواست مردم هستند، اما با نگاه دقيق‌تر معلوم مى‌شود پوپوليست‌ها بيش از آنكه دغدغه‌ى به نتيجه رساندن فرايندى اصيل از اراده‌سازى مردمى يا آن خير عامى را داشته باشند كه هر كس با ذره‌اى عقل سليم مى‌تواند آن را دريابد، به دنبال نمايندگى نمادين «مردم راستين» هستند تا از طري ...
R.F
124
آنجا که هیچ نیست، به یاد بیاور که دوستت دارم #دنی_دیدرو 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------