گنجینهی کتاب
42 •
@ganjine_ketab_g
از همهی دوستان تقاضا دارم که عکس و آی دی صحیح داشته باشند
R.F
142
موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان،
و بال به تفکر
و جهش به تصور،
و ربایش به غم
و شادی و حیات به همه چیز می بخشد.
#افلاطون
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
140
📘📘📘📘📘📘
R.F
140
.
نامٺ بلندو....
اوج نڪَاهٺ....
همیشه سبز....
آبیٺرین بهانهٔ دنیای من سلام....!!
#حسین_منزوی
R.F
140
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﻭ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﺮﻭﯾﻢ
ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﯽ ﮔﻤﺎﻥ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺁﺳﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﺎﻓﺮ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﺸﻮﺩ
ﯾﺎ ﮐﻪ ﮐﺎﻓﺮ ﺑﺸﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺷﻬﺮ ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ، ﻓﻘﻂ
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
#نیماشکرکردی
R.F
141
همه شب حيراناش بودم،
حيرانِ شهرِ بيدار
كه پيسوزِ چشماناش مىسوخت و انديشهى خوابش به سر نبود
و نجواى اُورادش
لَخت لَخت
آسمانِ سياه را مىانباشت
چون لَتِرمَه باتلاقى دمه بوناك
كه فضا را.
حيران بودم همه شب
شهرِ بيدار را
كه آوازِ دهاناش
تنها
همهمهى عَفِنِ اذكارش بود:
شهرِ بىخواب
با پيسوزِ پُر دودِ بيدارىاش
در شب قدرى چنان.-
در شبِ قدرى.
گفتم: « بنخفتى، شهر!
همه شب به نجوا
نگرانِ چه بودى ...
R.F
143
چون احتیاج داشتم که دوست بدارم و دوستم بدارند، تصور کردم که عاشق شدهام. به عبارت دیگر خودم را به حماقت زدم.
اغلب با تعجب میدیدم که سوالی را مطرح میکردم، که مرد کارآزمودهای چون من همیشه از آن اجتناب کرده بود. میشنیدم که میپرسم: «دوستم داری؟» میدانید که در چنین مواردی رسم است که در جواب بگویند: «تو چطور؟» اگر جواب مثبت میدادم تعهدی برعهده میگرفتم که از حد احساسات حقیقیام بالاتر بود. اگر ...
R.F
142
دیدِگانم همچو دالانهای تار...
گونه هایم همچو مَرمرهای سرد،
ناگهان خوابی مرا خواهد رُبود
من تهی خواهم شد از فریاد درد
#فروغ_فرخزاد
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
139
فردى را تصور كنيد كه به شهرى جديد نقل مكان كرده است. او در شهرى كه قبلاً زندگى مىكرد دوستان زيادى داشت، اما در اين شهر جديد هيچ كس را نمىشناسد. بعد از چند روز اين انزوا آرام آرام روى او تأثير مىگذارد. به دوستانى كه در شهر قبلى داشت تلفن مىزند اما حالش بهتر نمىشود. جلوى تلويزيون غذا مىخورد و جرئت غذا خوردن به تنهايى و بيرون از خانه را به خود نمىدهد. چطور بايد با ديگران آشنا شود؟ تصميم مىگير ...
R.F
136
در استعاره ى چيدمان چمدان، داشتن چمدان كوچك به اين معنى است كه وارد كردن يك چيز مساوى است با بيرون ماندن چيز ديگر. كسى كه يك چمدان بزرگ را مىبندد وقتى مىخواهد دربارهى گذاشتن يك جفت كتانى تصميم بگيرد، فقط به اين فكر مىكند كه آن را مىخواهد يا نه. در مقابل كسى كه چمدان كوچك را مىبندد به اين فكر مىكند كه چه چيز را بايد خارج كند تا جا براى آن يك جفت كفش باز شود.
كميابى تفكر بده بدستان را ناگزير ...
R.F
139
ما چمدان زمان را داريم كه بايد كار، فراغت، و وقتگذرانى با خانواده را در آن جاى دهيم. چمدان پول را داريم كه بايد مسكن، پوشاك و ديگر هزينهها را در آن بگذاريم. آن طور كه اين استعاره نشان مىدهد،،زمانى كه كميابى ما را متمركز مىكند، شيوهى چيدمانمان را نيز تغيير مىدهد. شيوهى مديريت ما براى هر واحد پول، هر ساعت، يا هر كالرى را تغيير مىدهد. همچنين باعث خواهد شد چمدانهايى با چينشى متفاوت داشته باش ...
R.F
142
🔆🔸🔸🔸
👥 آدم ها...
آدم ها هدف نیستند، نمی شود تعیین شان کرد. وسیله نیستند، نمی شود از آنها استفاده کرد. طرح و برنامه نیستند، نمی شود آنها را ریخت. تصمیم نیستند، نمی شود آنها را گرفت. دارایی نیستند، نمی شود صاحبشان شد. مال و منال و ملک و املاک نیستند، نمی شود به نام زدشان.
آدم ها موسیقی اند، نواخته می شوند،
ما فقط می توانیم آنها را بشنویم.
آدم ها قصه اند، روایت می شوند، ...
R.F
142
هرگز پادشاه جهان نبودم
جز آن دم كه
از عشيرهى شاهان
دورى جسته باشم.
احساسِ داشتنِ تو
دانشِ حكومت بر پنج قاره را
به من مىدهد.
حكومت بر شاخهى باران،
ارابهى باد،
مرغ حق،
مزرعهى خورشيد...
#باران_يعنى_تو_بر_مى_گردى
#نزار_قبانى
#يغما_گلرويى
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
-------------- ...
R.F
142
درد، نخى جدانشدنى از بافتهى زندگى است و تلاش براى بيرون كشيدن آن، باعث مىشود همهى بافته بشكافد.
تلاش براى اجتناب از درد، يعنى داشتنِ دغدغهى بيش از اندازه براى درد.
#هنر_ظريف_رهايى_از_دغدغه
#مارك_منسن
#ميلاد_بشيرى
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
--------------------------------------- ...
R.F
140
حافظ که از سستی قصر آرزو میگفت و ما را به باده دعوت میکرد فهمیده بود که آرزو چیزی است از جنس خیال و با طبیعت قصرهای شنی که به موجی میریزد و به بادی همسفر شنهای پراکنده میشود. و راستی هم که چارهی کار باده است که جز با خیال نو به جنگ خیال ویران نمیتوان رفت و جز با تصوری نو تصورات خراب شده را نمیتوان باز ساخت.
سستی آرزوها محتوم و شکستن تعلقات و ساختن رویاهای نو چاره است.
#امیرعلی_بنیاسدی ...
R.F
138
به گمان من، هنر بزرگ، هنر فاصلههاست، آدمها زیاد نزدیک باشند میسوزند و زیاد دور یخ میزنند، باید نقطه درست را پیدا کرد و در آن ماند.
و آن را جز با ریاضت کشیدن نمیتوان یافت، مثل همه چیزهای دیگری که آدم واقعا میآموزد، برای دانستن باید بهایش را پرداخت....درد را دوست ندارم، هرگز هم آن را دوست نخواهم داشت، ولی باید اذعان کنم که آموزگار خوبی است، رستگاری نگه داشتن هوشمندی است و نشاط و ملایمت
رستگا ...
R.F
140
همه ی ما زن ها باید زنی باشیم: کامل در عین حال لطیف، و نه تنها لطیف بلکه در دسترس، و نه تنها در دسترس بلکه عطرزده، خوش پوش، هر شب در نقش سیندرلا و تمام روز در این فکر که خدا می داند چطور می توان کدوتنبل را به کالسکه تبدیل کرد.
#فراتر_از_بودن
#کریستیان_بوبن ص 48
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_ک ...
R.F
146
📚📚📚📚📕📕
R.F
137
هر کسی یک دلیل دارد که به شخص دیگری اعتماد پیدا کند، حتی با اینکه آن شخص هیچ کاری نکرده است که نشان دهد باید به او اعتماد کرد.آن یک دلیل این است که شخص مورد اعتماد با میل و رغبت همهی تلاشش را میکند تا نشان دهد شایستهی این اعتماد بودهاست.
#فلسفه_ترس
#لارس_اسوندسن
#خشایار_دیهیمی
📚
__________________
#گنجینه_ی_کتاب
📘 @Ganjine_Ketab 📕
📘 @My_eBooks 📕
__________________
R.F
141
اینکه بتوانی با خوشنودی به گذشتهٔ زندگیات بنگری، مانند این است که دوبار زیستهای.
#جبران_ خلیل _جبران
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
139
گاهی سکوت چنان سنگین میشود که گویی کرهی زمین غیر مسکونی است.
#ساموئل_بکت
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
139
اگر از آغاز کره خاک یکی از مردگان بزمین می آمدند و باز میگشتند تردیدی نبود که سایر مردگان هم مراجعت می نمودند و چگونگی زندگی آن جهان را برای ما بیان میکردند.
ولی نکته در اینجاست که تمام مردگان مراجعت میکنند منتهی رجعت آنها به کره خاک در وجود ماست و بطوری که در سطور قبل کرارا یادآور شدم آنها در وجود ما که فرزند ایشان می باشیم زنده هستند.
📙جهان بزرگ و انسان
🖌موریس مترلینگ
ترجمه ذبیح الله منصوری
ص ...
R.F
141
آدم عاقل زندگیش رو صرف محبوبیت نمیکنه. این یک امید واهیه. به معنی درست بودن یاخوب بودن نیست. برعکس آدمو همسطح بقیه و در نتیجه نادون میکنه. خیلی بهتره که در درون خودمون دنبال ارزش و هدف باشیم.
#اروین_یالوم
درمان شوپنهاور
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
------------------------------------- ...
R.F
135
جان راسکین ،از طریق علاقه اش به زیبایی و میل به مالکیت آن ،به پنج راه حل اساسی دست یافت.نخست اینکه زیبایی حاصل مجموعه ای از عوامل پیچیده ای ست که از نظر روانی و دیداری بر ذهن تأثیر می گذارد.دوم،اینکه انسان با گرایش درونی نسبت به زیبایی و میل به مالکیت آن واکنش نشان می دهد.
سوم،اینکه روش های نازلی برای این تمایل به مالکیت وجود دارداز جمله:میل به خرید اشیا و قالی تا کندنِ نامِ خود بر یادبودی ...چهار ...
R.F
134
عیش و نوش جهان از حضور اندام توست
محبوب من!
از خواب که برمیخیزی
ناگهان روی دیوارها تاک میروید
و به وقت مهتاب شهر بوی انگور میدهد
#محمدصالح_هاشمیان
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
محمد
143
خدا پدرای رفته رو بیامرزه
محمد
143
به افتخار همه پدرای ایرونی میاستیم
R.F
148
روزی باید تمام شود
این مجازی بودن هایمان !
چرا زودتر تلگرام مان را پاک نکنیم ؟
چرا زودتر از این همه پنهان شدن ها واقعی تر جدا نشویم ؟
چرا زودتر از لست سین ریسنتلی خلاص نشویم ؟
اصلاً چرا باید اِموجی ها تقاصِ شکسته شدن هایِ مان را بدهند ؟
انگار سازنده تلگرام میدانست
قرار است سالها بعد،
روزی یک غریبه یِ فراموش شده
از طریقِ آی دی دوباره بیاید
پیدایت کند
و از نو دوباره شکستن را امتحان کنی !
انگار ...
R.F
142
جهان سوم، انباشته از آدمک هایی ست که لبریز از عقده ی حقارت اند. عقده هایی که هیچ گاه تحت درمان روانکاو قرار نمی گیرد.
و صمیمانه تر آنکه؛ اساساً "روانکاوی" به وجهی بایسته و شایسته در این بوم و بر، به بار نمی نشیند!
آدمک ها اینجا، با عقده های شان راه می روند...استاد می شوند... در کافه ها اسپرسو می نوشند... در کنسرت ها عاشق می شوند... گاه ساعت هایی طولانی کتاب می خوانند... مولف می شوند... سوپر استا ...
R.F
146
وقتى روز جديدى شروع مىشود، جرأت كن و قدرشناسانه تبسمى كن.
وقتى به تاريكى رسيدى، جرأت كن و اوّلين كسى باش كه شمعى روشن مىكند.
وقتى بى عدالتى وجود دارد، جرأت كن و اوّلين كسى باش كه آن را محكوم مىكند.
وقتى به دشوارى برخوردى، جرأت كن و به كارت ادامه بده.
وقتى به نظرت مىرسد زندگى دارد به زمينت مىزند، جرأت كن و با مشكل سِتیز کن.
وقتى احساس خستگى و نااميدى مىكنى، جرأت كن و به راهت ادامه بده.
وقتى ز ...
R.F
146
احساسِ لطیفِ
با تُو بودن گنجی ست،
در چشمِ تُو گنجنامه خوابیده
احساسِ لطیفِ
با تُو بودن عطری ست
از بادِ بهار در شبِ فردوس
هر چیزِ دِگَر
برای من ویرانی ست ،
هر چیزِ دِگَر
برای من تنهایی ست ،
تنها ، احساسِ لطیفِ
با تُو بودن تنهایی نیست
خاموشی محوِ
برکه ای متروک
در هاله ی یاسها و
سوسنهاست
احساسِ لطیفِ
با تُو بودن
#رضا_براهنی
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
--------------------------------- ...
R.F
145
مطمئن هستم اگر کسی تنها با لحظات حال زندگی کند و با شیفتگی به هر گلی که سر راهش قرار گیرد نگاه کند و هر درخششی را که بر هر لحظهی گذرا میرقصد گرامی دارد،
آن وقت است که زندگی در برابرش خلع سلاح میشود.
#هرمان_هسه
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
145
سكوت، مونس من بود. در تنهايى و انزوا، بى هيچ تماسى با دنياى بيرون، وادار شده بودم بيشتر در افكار و عقايدم تأمل كنم. و حتى شديدتر از آن در احساساتم.
قطب جنوب پهناورترين بيابان دنياست، بيابانى ساخته از آب كه ساعات آفتابىاش از كاليفرنياى جنوبى است. هيچ جايى نمىشود پناه گرفت. وقتى دامن بر مىچينم از دروغهاى مصلحتى يا آن حرفهاى راست و دروغى كه در تمدن و زندگىِ شهرى هر روز به زبان مىآوريم، آن حرف ...
R.F
146
خورشید کمکم ناپدید میشود و همانطور که رفتناش را تماشا میکنم، میدانم این منم که در حال ترکاش هستم، نه او. او سر جای خودش ایستاده، همچنان در حال درخشش. من فقط باید صبور باشم و استراحت کنم تا دوباره ببینماش. نور گاهی پنهان میشود، اما دوباره برمیگردد، همیشه همینطور است. بعد از این که با خورشید خداحافظی میکنم، از ته دلم کسی را که مسئول این نمایش است، میستایم.
سردم شده، چون خورشید رفتهاست ...
R.F
148
هر حيوان كه از دور ديدی و ندانستی سگ و گرگ است يا آهو، ببين رو به سمت مرغزار و سبزينه است يا لاشه و استخوان؟! آدمی را نيز چون نشناسی، ببين به كدام سوی میرود؟...
#مجالس_ سبعه
#مولوی
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
143
تو در کرانهی عالم
درون خویش به یغما فتادهای
کزین هزار هزاران، یکی نگفت که بر شانهات چه میگذرد
#محمد_مختاری
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
140
نمیشود بدون دوست داشتن کسی زنده ماند
تجربهی کهنهام را باور کنید
#رومن_گاری
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
R.F
144
شوپنهاور نظرات تندی درباره ی پزشکان دارد. زمانی یادآوری کرد پزشکان دوگونه می نویسند، گونه ای بدخط و ناخوانا برای نسخه ها و گونه ای خوش خط و خوانا برای صورتحساب ها!
#درمان_شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب
📕@Ganjine_Ketab📘
______________________
گنجینهی کتاب
135
ما هم در انتظار مرگ روزها را به شب میآوریم و توی این کثافت غوطهوریم بیآنکه امیدی به روزهای بهتر در آینده داشته باشیم و یا اعتقادی به زندگی بعد از مرگ!
نامه به #شهید_نورایی
#صادق_هدایت
گنجینهی کتاب
135
کتابی میخوام پیدیاف میدین
گنجینهی کتاب
139
ممنون