گنجینه‌ی کتاب

42
از همه‌ی دوستان تقاضا دارم که عکس و آی دی صحیح داشته باشند
121
_پیداست به آن جمله ی معروف عقیده نداری که می گوید چنان رفتار کن که هریک از کردارهایت قابلیت تبدیل به قانونی جهانی را داشته باشد. _این جمله ی قصار هرگز به گوشم نخورده بود. مزخرف محض است. _خب، این جمله از کانت است. _باشد. مزخرف محض است. ص ١۴٢_١۴٣ نسخه طاقچه #ماه_و_شش_پنی #سامرست_موآم #مترجم_شهرزاد_بیات_موحد #نشرماهی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 ...
122
ما در روزگاری به سر می‌بریم که بیشترِ مردمِ آن، بی‌وفایی را زیرکی دانند. #نهج_البلاغه خطبه ٤١ 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
119
هر آنچه که واقعاً می‌خواهیم به انجام برسانیم، همانی است که محض خاطر آن به این جهان آمده‌ایم. به یک معنا، همه ما موجوداتی خلاقیم و زندگی‌مان به اثر هنری ما تبدیل می‌شود. #راه_هنرمند_بازیابی_خلاقیت #جولیا_کامرون #گیتی_خوشدل 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ------------------------------------ ...
118
من این رو خیلی خوب می‌دونم که آدم‌ها وقتی بزرگ میشن، اگه کسی رو دوست داشته باشن، اون دوست داشتن خیلی ارزشمند میشه. منظور من از بزرگ شدن بالا رفتن سن نیست، این فهمیدنه که آدم‌ها رو بزرگ میکنه، کسی که تنها می‌مونه و فکر می‌کنه بزرگ میشه، کسی که سفر می‌کنه و از هر جایی چیزی یاد می‌گیره بزرگ میشه، کسی که با آدم‌های مختلف حرف می‌زنه و سعی می‌کنه اون‌ها رو درک کنه بزرگ میشه. واسه همین اعتقاد دارم که کسا ...
120
دیده‌ام خورشید را در خواب تعبیرش تویی خواب دریا و شب مهتاب، تعبیرش تویی زان لب شیرین حوالت کن برایم بوسه‌ای ای که رویای شراب ناب، تعبیرش تویی گیسوانت را به گرد گردن من حلقه کن اوست! ای که خواب پیچ و تاب، تعبیرش تویی از معبّرها نمی‌پرسم که خواب صبح وصل عشق من! بی رمل و اصطرلاب تعبیرش تویی خود، نه تنها خواب‌های چشم تن بل بی‌گمان هر چه چشم جان ببیند خواب، تعبیرش تویی خوب من! خواب تو را دیدن در ا ...
128
چنان گرفتــــــــــــــــه ترا بازوان پیچکی ام که گویی از تو جدا نه که با تو من یکی ام نه آشنایی ام امـــــروزی است با تو همین کـــه می شناسمت از خوابهای کودکی ام عروسوار خیـــــــــــــــــال منی که آمده ای دوباره باز به مهمانی عروســـــــــــــکی ام همین نه بانوی شــــعر منی که مدحت تو به گوش می رسد از بانگ چنگ رودکی ام نسیم و نخ بده از خاک تا رهـــــــــــا بشود به یک اشــــــــــــــاره ی ...
128
زن که شاعر شود غذا میسوزد ، ظرفها نشسته می ماند، لباسها گم می شوند اما....... خانه حتما گرم خواهد ماند! حسین منزوی
124
16 اردیبهشت سالروز درگذشت سلطان غزل استاد حسین منزوی اسیر خاکم و نفرین شکسته بالی را که بسته راه به من، آسمان خالی را نهاده ایم قدم از عدم به سوی عدم حیات نام مده فصل انتقالی را🌺
121
با من خیال کن که نشستی کنار من تو قصه گفتی من قصه خواندم با من خیال کن شب از سر گذشت و رفت بیدار مانده‌یی بیدار مانده‌ام در انزوای کوچه یکی ساز می‌زند با من خیال کن که به آواز رفته‌ایم با من خیال کن که به‌پُل‌های اصفهان با من خیال کن که به شیراز رفته‌ایم با من خیال کن که به‌ گیلانِ خانه‌ات سبز و کبود و سرخ جنگل دمیده است در کوچه‌های سرد و پریشان این دیار دستی به دستِ یار رسیده است با من خیال کن ک ...
119
آرزو داشتم زبان می‌گشودم و آن را مثل پارچه‌های خیس تا می‌کردم و کلام را بر پیشانی‌ات می‌نهادم... از آن‌ها می‌خواستم زمزمه کنند: «همه چیز کاملاً خوب است» از آنها می‌خواستم تمام شب بیدارت نگه دارند آرزو داشتم زبان می‌گشودم و هر جا را که تب، به تاول رسانده بود و می‌سوزاند می‌مالیدم و تسکین می‌دادم و خنک می‌کردم هر جا که تب، تو را خصم خویشتن می‌کند. آرزو داشتم زبان می‌گشودم و کلامی را که زخمهایی بود ...
127
من برمی خیزم! چراغی در دست چراغی در دلم. زنگار روحم را صیقل می زنم آینه ای برابر آینه ات می گذارم تا از تو ابدیتی بسازم. #شاملو 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
117
درست است كه مى‌توانيد با خواندن روزنامه و كتاب و مجله، يا شركت در جلسات، يا از پنجره‌ى ماشين بيرون را نگاه كردن ... ولى همه چيز فرق مى‌كند وقتى در كوچه و خيابان راه برويد و ببينيد شهروندان ... چيز مى‌خوانند، حرف مى‌زنند و به فكر فرو مى‌روند. دنيا از دور يكدست و همگن به نظر مى‌رسد، اما تصور ذهنى‌تان هيچ گاه با دنياى واقعى همخوانى نخواهد داشت. هر چه فاصله‌ى مادى ميان تصميم گيرندگان و آن‌ها كه از ا ...
123
دوست داشتنِ تو در وجود من است خاکش ، آبش ، نورش زندگی و خیالش با عشق با هم آمیخته است تو همچو نفسی هستی که در جانم همان سویی هستی که در چشمم همان تپشی هستی که در قلبم و همان فکری هستی که در سرم جریان دارد محبوب من به هرچه بیندیشم به تو فکر می‌کنم به هرچه می‌نگرم تو را می‌بینم #‌ناظم_حکمت 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دست ...
123
عادت همیشگی‌ام بود از همان کودکی به این سوال فکر می‌کردم... چه کسی از همه خوشبخت‌تر است؟! در کودکی فکر می‌کردم آن مردی که سر خیابان اسباب‌بازی‌فروشی دارد حتما خوشبخت‌ترین انسان دنیاست. اما چند سال بعد که از خواب بیدار شدم بروم به مدرسه نظرم عوض شد و فکر کردم پسر شش‌ساله‌ی همسایه‌مان از همه خوشبخت‌تر است چون مدرسه نمی‌رود و می‌تواند چند ساعت بیشتر بخوابد. نوجوان که بودم فکر می‌کردم حتما خوشبخت‌تری ...
129
123
همواره جستجوگر بودم و هستم اما دیگر در ستاره ها و کتاب ها دنبال چیزی نمیگردم اکنون بیشتر به دنبال صدایی هستم که از وجودم بر می آید #هرمان_هسه 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
125
بهشت همين جايی‌ست كه هستم. هيچ وقت هيچ كجا هيچ چيز به اندازه‌ى آن لحظه به زندگى‌ام معنا نمى‌دهد. اين تجربه‌ها را هيچ رقمه از دست نمى‌دهم. ما در طلب چنين مخاطراتى هستيم، چرا كه قرار گرفتن در موقعيت‌هاى پرفشار و توانايى‌مان براى غلبه بر آن ها همچون مهر تأييدى بر شور و سرزندگى‌مان است. گاه چند ثانيه انگار مى‌خواهد تا ابد كش بيايد. فقط همان لحظه‌اى كه تشنه‌ايد و به جويبار مى‌رسيد، يا از صخره‌اى آويزان ...
123
خلاقیت، فطرت طبیعی ماست و موانع، انسداد غیرطبیعی فرایندی است که روزگاری بهنجار و همچون شکوفایی گلی در انتهای ساقه‌یی سبز و نازک، سحرآمیز بود. #راه_هنرمند_بازیابی_خلاقیت #جولیا_کامرون #گیتی_خوشدل 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
117
می‌کوشیم نیکوخصال و دلپذیر و مددکار و عاری از خودخواهی باشیم. می‌خواهیم سخاوتمند و خادم و اهل دنیا باشیم. اما آنچه واقعاً می‌خواهیم این است که دست از سرمان بردارند. وقتی نتوانیم دیگران را وا داریم که تنهایمان بگذارند، سرانجام خودمان خویشتن را ترک می‌کنیم. شاید از نظر دیگران حضور داشته باشیم، شاید به شیوه‌ای عمل کنیم که گویی آنجاییم، اما خود راستین ما زیر خاک رفته است. آنچه به جا مانده پوسته خود کا ...
124
لیلی چشمت خراج سلطنت شب را از شاعران شرق طلب می‌کند من آبروی حرمت عشقم هشدار تا به خاک نریزی من آبروی عشقم لیلی با من بودن خوب است من می‌سرایمت... #نصرت_رحمانی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
محمد
124
زن ، بام نیست تا برای هواخوری به سراغش بروی آسمان است پرواز را بیاموز سیگار نیست که بکشی و تمامش کنی اکسیژن است او را نفس بکش روزنامه نیست که بخوانی و روی نیمکتی جا بگذاری ...
خیلیم عالی
127
زن ، بام نیست تا برای هواخوری به سراغش بروی آسمان است پرواز را بیاموز سیگار نیست که بکشی و تمامش کنی اکسیژن است او را نفس بکش روزنامه نیست که بخوانی و روی نیمکتی جا بگذاری کتاب است او را زندگی کن او یک «زن» است اگر میتوانی «مرد» باش. « سیمین بهبهانی » #گنجینه_ی_کتاب . 📘 @Ganjine_Ketab 📕 📘 @My_eBooks 📕
124
آیدای نازنین من! تو از پاكی و معصومیت، به بچه‌ای می‌مانی كه درست در میان گریه، اگر كسی با انگشتان دستش سایه‌ی موشی روی دیوار بسازد، همچنان كه هنوز اشك‌ها بر گونه‌اش جاری است صدای خنده‌اش به آسمان می‌رود. تو به‌ همان اندازه بی‌آلایش و معصومی... #احمد_شاملو 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب --- ...
122
چندبار بخوان: «لاک‌پشت در ساحل موجودی تنبل، کم‌توان، سنگین و آسیب‌پذیر است. اما در آب، تبدیل به پرنده می‌شود.» ‌ ‌ روانشناسان زرد مدام تاکید می‌کنند که همه‌چیز در توست. خودت را عوض کن تا جهانت عوض شود‌! آن‌ها موذیانه یا ابلهانه، تاثیرِ محیط را نمی‌بینند. اینکه در کجایی؟ در کدام کشور؟ کدام استان؟ کدام شهر؟ کدام محله؟ کدام خانه؟ این‌ها را نمی‌بینند. آنچه بر انسان می‌گذرد، متاثر از عوامل درونی و بیرو ...
118
دیشب دیدم پرنده‌ای میان دفترم آواز می‌خواند آن‌گونه قدم‌زنان تا ماه رفتم باور نمی‌کنی؟ بیا کفش‌هایم را امتحان کن. #گروس_عبدالملکیان #پرنده_ی_پنهان 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
119
126
شیرین‌تر از همیشه بخند این زندگی چای تلخی‌ست که کنارش قند نگذاشتند #رسول_ادهمی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
122
هنرمند درونتان نیاز دارد که او را بیرون ببرید، به او بال و پر بدهید، به حرف‌هایش گوش کنید. به تعداد روزهای عمرتان راههایی برای طفره رفتن از این تعهد وجود دارد. هنرمند درونتان یک کودک است. تماشای یک بنجل‌فروشی، سفری تنها به کنار دریا، تماشای فیلمی به تنهایی، دیدن یک آکواریوم یا نمایشگاه هنری با هنرمند درونتان مستلزم صرف وقت است نه صرف پول. آنچه آن کودک می‌خواهد توجه است، نه گردش‌های گران‌قیمت. #را ...
123
اساسی‌ترین تخیل، قدرت زندگانی است. (ساموئل تیلور کالریج) سن و سال یا راه زندگیتان هر چه که باشد - خواه هنر حرفه‌تان باشد و خواه سرگرمی و خواه رؤیایتان - هیچ‌گاه برای پرداختن به خلاقیت خویش دیر نیست، و هیچ‌گاه پرورش خلاقیت خویشتن نشانه خودپرستی یا خودخواهی یا کاری احمقانه و بی‌معنا نیست. #راه_هنرمند_بازیابی_خلاقیت #جولیا_کامرون #گیتی_خوشدل 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab ------------------------- ...
127
. باید کسی را پیدا کنم دوستم داشته باشد. آنقدر که یکی از این شب‌های لعنتی آغوشش را برای من و یک دنیا خستگی بگشاید هیچ نگوید، هیچ نپرسد..... (نزار قبانی) 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
130
کاش غم و غصه هم قیمت داشت مجانی است، همه می‌خورند! کاش روی دهانمان کنتوری نصب می‌شد و جریمه‌ی غصه‌ها را به حساب آنان می‌ریختیم غصه نخوریم مردم! سیاست‌مدارها هم روزی بزرگ می‌شوند و به مدرسه می‌روند و دنیا مثلِ گلِ مصنوعی قشنگ می‌شود هر چیز مجانی که ارزشِ خوردن ندارد! #شمس_لنگرودی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپ ...
134
123
تا به حال سرازيرى‌هاى زيادى را اسكى كرده‌ام و از صخره با طنابى كوتاه آويزان شده‌ام. اما چهار دقيقه خيره شدن در چشم كسى از هراس آورترين و مهيج‌ترين تجربه‌هاى زندگى‌ام بوده است. مى‌دانم چشم‌ها پنجره‌هايى گشوده بر روح آدمى‌اند، اما مسئله‌ى اصلى در آن لحظات فقط اين نيود كه داشتم كسى را مى‌ديدم. بلكه اين بود كه كسى را مى‌ديدم كه او هم داشت مرا مى‌ديد. وقتى با وحشتِ فهميدن اين قضيه كنار آمدم و به خودم ...
117
هرگز نمی‌توانید از شرّ رنج خلاص شوید. رنجْ عنصر ثابت جهانی‌ست. بنابراین تلاش برای دور‌ی از رنج و محافظتِ افراد در برابر تمام آسیب‌ها تنها ممکن است نتیجه‌ی معکوس داشته باشد. تلاش برای حذف‌کردنِ رنج به ‌جای این‌که اندوه‌تان را تسکین دهد، حساسیت‌تان را بالا می‌بَرَد. باعث می‌شود در هر گوشه‌ای یک شبح، در هر قدرتی استبداد و سرکوب‌گری، و پشت هر آغوشی نفرت و فریب ببینید. #اوضاع_خیلی_خراب_است #مارک_منسن ...
116
جان كيجِ آهنگساز از كلود دبوسى نقل مى‌كند كه درباره‌ى شيوه‌ى آهنگسازىِ خود چنين گفته: « همه‌ى نواها را فراهم مى‌آورم؛ آن‌هايى را كه نمى‌خواهم حذف مى‌كنم، و باقى را به كار مى‌گيرم.» پس از آن كيج تمام نواها را در قطعه‌ى "٣٣'٤ حذف كرد و سكوتى چهار دقيقه و سى و سه ثانيه‌اى خلق شد. قطعه‌ى سكوت حتى حالا هم ستايش حاضران را برمى‌انگيزد. يا به عبارتى: سكوت منهاى صداهايى كه حضار، در حين تلاش براى آرام ماندن ...
118
همدیگر را وداع گفتیم امٌا تصویرِ تو تا ابد در دلم باقی است مانند شبحی کمرنگ از بهترین سال‌های زندگی‌ام شبحی شادی آفرین وفادار مانده‌ام و هیچ عشق تازه‌ای تصویر تو را از دلم نخواهد زدود همچون معبدی استوار که همواره معبد است و همچون معبودی که همیشه خداست. #میخائیل _یوریویچ_ لرمانتف 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپ ...
118
«آدم همیشه دنبال قطعه‌ای گم شده است، هیچ آدمی را نمی‌توان یافت كه قطعه خود را جستجو نكند؛ فقط نوع قطعه‌هاست كه فرق می‌كند، یكی به دنبال دوستی است، دیگری در پی عشق؛ یكی مراد می‌جوید و یكی مرید! یكی همراه می‌خواهد و دیگری شریك زندگی، یكی هم قطعه ای اسباب بازی! به هر حال آدم هرگز بدون قطعه خود یا دست كم بدون آرزوی یافتن آن نمی‌تواند زندگی كند. گستره این آرزو به اندازه زندگی آدم است و آرز ...
116
تجربه‌ی دوست داشتن، یک خوشبختی است. گاهی حتی فراق، خوش است. خصوصا اگر از تب‌و‌تاب اولیه عبور کرده باشی. اجازه دهی غبارها بخوابند. آرام بگیری و قبول کنی. عشق به قلب آدم غَنا می‌بخشد. تجربه‌ی این رنج‌ها خوب است و یک گنجینه در ته قلبِ تو پُر می‌کند، اگر درست شناسایی‌اش کنی. آلبر کامو در زمانه‌ی دوری از یار نوشت: "حتی جدا از تو، چیزی در من سکونت داشت." در غیبت معشوق، چیزی از او در تو ساکن می‌شود. چیزی ...
115
دوست داشتنت را از سالی به سال دیگری جا‌به جا می‌کنم مثل دانش‌آموزی که مشقش را در دفتری تازه پاک‌نویس می‌کند صدای تو، عطر تو، نامه‌‌های تو شماره تلفن تو و صندوق پستی تو را هم منتقل می‌کنم و می‌آویزمشان به کمد سال جدید اقامت دائمی قلبم را به تو می‌دهم تو را دوست دارم و هرگز رهایت نمی‌کنم بر برگه‏ تقویم آخرین روز سال در آغوش می‌گیرمت و در چهار فصل سال می‌‌چرخانمت #نزار_قبانی 📘 https://T.Me/Gan ...
118
پر سفید یک کبوتر، چرخ‌زنان پایین می‌آید. جلو پایم می‌افتد. پر را برمی‌دارم. بو می‌کنم، بوی آزادی و بوی آسمان می‌دهد. بغض می‌کنم. سالهای ابری #علی‌اشرف_درویشیان ( ۳ شهریور ۱۳۲۰ - ۴ آبان ۱۳۹۶) 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
119
محل تولد واقعى‌مان جائی‌ست كه براى اولين بار نگاهى هوشمندانه به خودمان می‌اندازيم. #مارگريت_يورسنار 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------
122
می‌دانی، این بدترین چیزی است که زمانی که پیر می‌شوی اتفاق می‌افتد... مسئله فقط این نیست که بدنت سر ناسازگاری برمی‌دارد، نه. این افسوس‌ها هستند. این‌که چطور تمام پشیمانی‌هایت برمی‌گردند و شکارت می‌کنند، عذابت می‌دهند. روز و شب... همیشه. زمانی می‌رسد که دیگر نمی‌دانی برای خلاص‌ شدن از شر آن‌ها باید چشم‌هایت را باز کنی یا ببندی. باهم بودن همه چیز است #آنا_گاوالدا 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab ---- ...
118
هر دو كاملاً باور دارند كه يك شور و اشتياق ناگهانى به هم پيوندشان داده است. چنين اطمينانى زيباست، اما عدم اطمينان، از آن هم زيباتر است. چون قبلاً همديگر را نمى‌شناختند، فكر مى‌كنند چيزى بين‌شان اتفاق نيفتاده است، اما خيابان‌ها، راه پله‌ها و راهروها نظر ديگرى دارند، مى‌خواهم از آن‌ها بپرسم يادشان مى‌آيد يا نه؟ شايد روزى، هنگام عبور از يك درِ گَردان با هم رو در رو شده باشند، يك «ببخشيد» در ميان جمع ...
120
آن قدر تا به حال راه گم كرده‌ام كه گاهى فكر مى‌كنم نيروى مرموزى مرا به سوى ناشناخته مى‌كشد و از اين كه نمى‌دانم كجا هستم لذتى نامعلوم مى‌برم. وقتى از نقشه‌ى گوگل استفاده مى‌كنم، هميشه مى‌دانم كجا هستم و پيش آمده است كه نقشه‌ى صفحه‌ى موبايلم را بيشتر از دور و برم نگاه كنم. اگر گوشى را خانه بگذارم و سربلند كنم، آن وقت است كه حس مى‌كنم در لحظه‌ى حاضرم. دنيا بزرگ‌تر مى‌شود و در مى‌يابم انگار به ناگاه ...
155