گنجینهی کتاب
50 •
@ganjine_ketab_g
از همهی دوستان تقاضا دارم که عکس و آی دی صحیح داشته باشند
101
زل زده بودم به یک مرد اروپایی و با
خودم می گفتم چه خوش تیپ !
ناگهان همسرش از در آمد تو.
توي کشتی نشسته بودیم.
در این مدت به زن ها زیاد نگاه نکرده بودم .
اغلب زیاد به آدم ها نگاه نمی کنم ،
کلیت یک فضا بیشتر برایم جذاب است ،
یا گاهی جزئیاتی خیلی خاص در زنده ها و اشیا.
زنِ آن مرد توجه من را به خودش جلب کرد.
تمام تن ، دست ها ، پاهای او لک و پیس داشت ،
اما او پیراهن باز و دامن کوتاه پوشیده بود ...
99
◇ چرا زنان ما شبیه زنان فرنگی نمیشوند؟
حسین قلی خان نظام السلطنه از فرنگ برای رفیقش محمد ولی خان افشار نامهای میفرستد و فراوان از زنان فرنگی تعریف میکند که در عقل و خط و سواد بیهمتایند و بیکران از زنش گلایه دارد که چرا قسمتش زنی شبیه زنان فرنگی نیست و پاسخ محمد ولی خان به وی نامه ای بینظیر است:
قربانت شوم
عقل و شعور ذاتیست نه اکتسابی ولی خط و سواد مکتبیست
شما که اهل دودمان جلیلۂ قجرید و ت ...
102
من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست
جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست
یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم
دیدم به عزیزان گله کردن هنری نیست
دلگیرم از این شهر پس از من که هوایش
آنگونه که در شأن تو باشد بپری نیست
ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی
در گوش تو آرام بگوید: خبری نیست
هرجا نکنی باز سر درد دلت را
چون دامن تر هست ولی چشم تری نیست
ای کاش که میگفت نگاه تو؛ بمانم
این لحظه که حرفت سند معتبری نیس ...
100
تصميم هاي بالغانه مي گيريم، یکهو عشق سر راهمان سبز مي شود.
رفتارهاي عاشقانه مي كنيم، چراغ هاي تمام شهر قرمز مي شود!
مهماني مي رويم، مي گوييم، مي خنديم، مي رقصيم؛ توي راه برگشت اما دلتنگ همان سكوت خانه ي خودمان هستيم.
توي سكوت خانه، آنقدر با آرزوها و حسرتهايمان كلنجار مي رويم، مشتاقتر از قبل، دوباره براي دورهمي هاي شلوغ نقشه مي كشيم!
ما آدم هاي عصر معاصريم
آدم هاي گاه اين ور بوم و گاه آن ور بو ...
110
اگر میخواهید یک ملتی را نابود کنید، کم هزینهترین، راحت ترین و پنهانترین ابزار تورم است. تورم های زیاد در بلندمدت آرام آرام تمام بنیانهای اخلاقی و اجتماعی یک ملت را نابود میکند.
#جان _مینارد _کینز
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
112
خلاصه و فشردهی تمام عاشقانهها، همین سطر از نامههای آلبر کامو است: اگر تو اینجا بودی، همه چیز آسانتر میشد.
#معین_دهاز
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
111
من سلامی بخدا کردم باز روز دگر بود ،
اوجواب داد ، خودم دوستت دارم ،
و سلام صبحی دگر بوده دوشنبہ ،
ی کمی ، بہ خاطرات هم فکر کنیم ،
بہ چہ زیبا بوده پاییزم ،
همہ جا ، انگاری بودند ، و هستند ،
خیلی افراد نبودند ، و نیستند کہ ، هستند نظرم ،
چقدر دلگرمم کہ خدا کنارمہ ،
بہ پیشمہ تو جونمہ ،
چی بوده ، و چی گذشتہ ،
تو دلم ، خالی نبود پُر بوده ،
ِلذتہای گذشتہ ام ،
بہ خدای کہ هست ،
آن کہ با ارزش بوده ...
113
اغلب میگوییم یک اثر هنری «با عشق» ساخته شده است. این نکته بینش ارزشمندی به ما میدهد، نه تنها دربارهی برخی از آثار هنری خاص، دربارهی ذات خودِ عشق .
نقاش دقت عظیمی را وقف کشیدن هر یک از گلها و برگهایش کردهاست؛ در نظر او هر گلبرگ لیاقت این را داشته است که به تنهایی به رسمیت شناخته شود.
#هنر_همچون_درمان
#آلن_دوباتن
#مهرناز_مصباح
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب
📕@Ganjine_Ketab📘
____ ...
114
مي كشد در دل
شب ها نفسي موج سراب
واي بر حال نگاهي كه پي دل برود...
#صائب_تبریزی
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب
📕@Ganjine_Ketab📘
______________________
115
«اگر آدمی را شادیای در دل میآید جزای آن است که کسی را شاد کرده است و اگر غمگین میشود کسی را غمگین کرده است.»
#فیه_ما_فیه
#مولانا
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------
Sistany,,,,
123
به صبح جمعہ گر شادی،
فقط شکر کن ، خداوند را ،
خطا هم رفتہ ای تو ،
نترس هیچ وقت حمایت میکند از تو ،
نشی غافل از او بنده ،
خدایت عشق بہ تو داده ،
بہ در گاهش قناعت کن ،
حمایت میکند از تو ،
تو هر لحظه صدایش کن ،
بدون وقفه ای آنی حمایت میکند از تو ،
نترسی یک دفعہ از او ،
گناھت ساده میبخشد ، بہ یک آنی ،
کرامت ھا زیاد دارد ،
سپردم من تو را بر او ،
سلام ، ! ، ، ،
صبح ادینه در کنار خانوادھتا ...
Sistany,,,,
123
ئ کلام عشق ،
برای صبح تو عاشق بگویم ،
این کلامم بوده است نَقلِی زِ سُقراط ،
حکیمانہ و زیبا ،
بوده است ، پاک ،
تمام ادمها ، خوبند و عالی ،
همه راه درست ، را دوست دارن ،
بہ دنبال خوشی ، خوشبختین عشق ،
و تعقیب میکنند ، بسیار همین ھا ،
و پاداش هم بگیرند ، با صداقت ،
خدای من ، و تو ، و او ، یکی بود ،
بگردیم ما همہ دورش برای ،
مہربانی ، پاکی و ، خوشبختی خوب ،
که باشیم ، رَاستِگار ، صادق و ، انسا ...
Sistany,,,,
123
بہ چہ زیباست ،
وقتی کہ خودم میگم دوست دارم ،
نہ برای اُن نیازم ،
نہ که اجبار باشہ ،
میدونم ارزش داری ،
دوریت تلخ بوده ،
همه چیز محکم نیست ،
وقتی محکم میشود ،
کہ تو هم دوست بداری من را ،
نرسیدن تلخ است ،
ارزشت بسیار است دل من تنگ شده ،
انچه زیباست میگم که منم تنهایم ،
دوست دارم با همی را ،
ما همیم دردی نیست ،
عشق بوده میدونی ،
اول اخر هر چی کہ در آن نقش داریم ،
و بہ عشق تعبیر کن ،
عشق ب ...
130
چیزی نیست!
فقط جنگ تمام شده است.
فرماندههان باغچه را آب می دهند.
و دوستان سربازم، خاک شدهاند.
خبر داری بازگشتهام؟
بوی خاک میدهم.
و چشمانی که از رنگ افتادهاند...
نمیدانم مرا در خاطرت هست یا نه؟
پیر شدهام!
تکه لباسی نو،
که آب رفته است...
بر خشت به خشت آن سلول تاریک
بارها نام تو را نوشتهام!
نترس!
من فقط آمدهام
دوستت داشته باشم...
#مهران_رمضانیان
120
از تو، چنان رنجی به من رسیده که هرگز انتظارش را از هیچ جنبندهای نداشتم. حتی امروز، فکرت در ذهنم با رنج آمیخته است. اما با تمام این مرارتها، صورتت برای من هنوز خوشبختیست؛ خودِ زندگیست. هیچ کاری نمیتوانم بکنم، هیچ کاری نکردهام که از این عشق رها شوم که از درون تهیام کرده پیش از اینکه تا ته قلبم را لبریز کند. هیچ کاری از دستم برنمیآید. خوب میدانم، و تو را تا آخر دوست خواهم داشت...
✍ آلبر کام ...
Sistany,,,,
124
بہترین زیاد داریم ،
چند تا بہترین میگم ، خوب میدونی ،
سلام کردن هر روزی ،
خودت یک بہترین بوده همیشه ،
تو ببخش ، قبل از اینکه دعا کنی ،
اولش فکر میکنم ، و بعدشم مینویسم ،
عشق بورز عالی بوده ، به هم نوعت ،
اما تنفر تو نکن ،
زندگی همین جوریش معمولیہ ،
مگر اینکہ ، تو خودت سختش کنی .
و توگوش کن ،
قبل اینکه بخوای حرف بزنی ،
اگر انتظار نداشتی از کسی ،
زندگی قشنگتره ،
حالا احساسش کن و ، لذتی ببر ...
محمد
123
روزتون بخیر
محمد
124
خوبید
گنجینهی کتاب
127
مریض هستن باید بلاک شن
138
منم یکی یکی بلاک میکنم تا تموم بشن
Sistany,,,,
127
فهم و شعور داشته باشید و پیام ندید
سلام اینها یک نفر نیستن که ی لشگر هستن حالا همش یکی یکی میان تا شما خسته بشی و بیخیال ، ، ،
128
فهم و شعور داشته باشید و پیام ندید
125
اینجا کسی عرب نیست و هیچ علاقه ای هم به مسائل سیاسی نداریم
127
من نمیدونم چ مرضی دارن که هر چی حذف و بلاک میکنم از رو نمیرن و باز پیام میدن
Sistany,,,,
126
تو دلم هر روزه گرمایت حس کردم ،
میدونی دوست دارم ،
از تولد تا به حالا نفسم می آید ،
دم بازدم که کنم گرمایت پیشم بود ،
کسی که دوسش دارم لحظہ به لحظہ ،
بقلم بود کنارم عشقہ ،
بہ پذیر زندگیت با همہ ئ خوب بدش ،
من پذئ رُفتہ امُ و میمانم منتظرش ،
به تعادل برسید زیبایست ، ، و ،!
ندارد دردی بی مہابا همہ اش زیبایست ،
کسی که دوسش داری کنارتہ ،
اگه مہتاجیم و احتیاج داریم پیشمونہ ،
ھمہ کاری کردم ھر چہ ف ...
Sistany,,,,
126
همہ گشتند ، منم گشتم ، نگرد نیست ،
همہ جاھا ، کہ فکر کردی دگر نیست ،
نہ ایران ، و نہ ، کشور های دیگر ،
نبوده ھرکجا ، رفتم نبود دیگر ،
اگر ، هیچ وقت نباشد ، نفرت . کینہ ،
همان روزت بہشت است .
جہنم ، حسرت است ،
بر خود نہ پیچ ، ھیچ وقت .
تو پوچی را بریز دور ، بوده است ، ھیچ ،
با خدا باش ،
بہشت انسانیت بوده ، همینجا در کنارت ،
خدا با ماست ، بہشت هم بود ،
خدا شکرت همین کہ سالمم عشق است ، ...
Sistany,,,,
132
عاشق شده ام در خود ،
باز از تہ دل صد بار
جسمم شده است ، ارزش ،
ایراد نمی بینم ، بی ربط نبود ، ارزش ،
زیبا سخنُ کامل ،
نسبت به خودم عامل ،
بیزاری امروزه میل خودم است رفتار ،
عشق نیست بد اخلاقی ، عاملی نبود رفتار ،
نیست عشق بدی دانم در عامل این رفتار ،
نفرت نکن از خود تو .
من تجربہ اش دارم ،
احساس کنم مُثبَت ،
تصمیم بگیرم مُثبَت ،
پندی که بیاموزم بیہوده ندم از دست ،
خود بہتر از عشق خود ، بہ ...
Sistany,,,,
137
میدونی مہم بودی خودت برام،
میدونی سر خوشی ھام از تو بوده ،
تو که میدونی چقدر دوست دارم ،
پس کمی حالا خودت باور بکن ،
بہمین سادگی بوده
نکُنِہ ئِ وقت خودت رو بہ راه کج بزنی ،
و نَفَہمیدن قشنگ نیست ،
کار جالب نبوده،
همه اطرافیانت خوب میدونن ،
توکه فہمیدی خودت خوب میدونی ،
هی خود را میزنی ،
بہ این در اون در کہ چی ،
چقدر بی معنا بوده این کارت ،
یا خدا رحمی بکن این دل من نازک ها ,
میسپرم دست خود ...
Sistany,,,,
140
چه سود دیوانگی دارد ،
خودم را وقت وبی وقت بی خیال بینم ،
همہ عمرم و میکام ،
اگر نا مہربان بینم ،
میشہ گر تو باشی ،
نمیخوام من کسی بینم ،
دلم سوختہ ولیکن ،
زدستم بر نمیاید دگر کاری ،
خداوندا بساز ،
امروز و ھر روز را کنارم باش ،
فقط من مہربان بینم ، قشنگ است ،
همه لطفش در این است ،
که خدا بینم ، و میبینم ،
خودم را چون سلامت دیده ام ،
انگار خدا دیدم ، همین کافیست ،
در افکارم فقط یک مہربان بی ...
Sistany,,,,
140
بہ چقدر شیرین است ،
پشت پنجره نشستن و نگاھی برصبح ،
گل و بلیل ھیچ نیست ،
ی کمی ابر قشنگ ،
ریختن برگ درخت روی زمینی با باد ،
بودن خاطره ھای پاییز ،
و بہ تصویر کشیدن به امید ھای دلم ،
چقدر زیبا بود این پاییز ،
چای زعفرانیہ دارچینی ونباتی کوچک ،
دلخوشی های قشنگ ،
دل مو روح درونم چہ کنم ،
و در امروز صبح پاییزی من ،
لقمہ نانی و پنیر و در کنار چای گرم ،
ذره ای شکر خدا ،
و سلامتی کہ سالمیم همہ ش ...