📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩

1724
به پستخونه ی ما خوش آمدین🙏 🌟این گروه فقط برای پست میباشد🌟 🚫چـــــــــــــــــــــــت ممنوع🚫 🚫ڪلیپ+18🚫 🚫عڪس+18⛔ 🚫🚫🌟تبلیغ گپ ممنوع🌟🚫🚫 🚫لینک ممنوع🚫 ✅پست لینک دار آزاد✅ پیوی بدونه اجازه ممنوع🚫 گروهی فقط بـــراےڀـــــــست✍️ 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃
11
♦️رویترز: شمار قربانیان زمین‌لرزه در افغانستان به ۹۵۰ نفر رسید 🔹خبرگزاری رویترز به نقل از مقام‌های افغانستان از افزایش شمار کشته‌های زمین‌لرزه ۶.۱ ریشتری در جنوب‌شرق این کشور به حداقل ۹۵۰ نفر خبر داد. در این حادثه حداقل ۶۱۰ نفر هم مجروح شده‌اند.
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
11
روزی ده بار گوش بدی کمه.... #بمیرم_برات
براکی بمیری حیفی
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
11
Reza Sadeghi _ Mehdi Markazi - Fada Saret.mp3
روزی ده بار گوش بدی کمه.... #بمیرم_برات
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
11

Reza Sadeghi _ Mehdi Markazi - Fada Saret.mp3

mp3
Reza Sadeghi & Mehdi Markazi - Fada Saret
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
11

Mohammad Sarmadi - Khoobe Royaham.mp3

mp3
Mohammad Sarmadi - Khoobe Royaham
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
11
جاوید و ابرای زندگیتون کم نشه یوقت.... گم نشه یوقت....
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
140
مجنون شعر:عنصری بلخی خوانش: اردشیر کاکاوند #نیما #اردشیر_کاکاوند #بغل
39
يادت بماند، دوست داشتن به جانِ آدم سنجاق می شود! آن را برای کسی که؛ تو را نمی‌فهمد، حيف نکن... آدم یک جان که بيشتر ندارد!!! 🌸🍃
📩❣ پـــســتـــ ـخـــونــــــه❣📩
11
پیری ان نیس ک برسر بزند موی سپید هرکسی ک دلی میشکند پیر اس ✌️🌹
50
🌸سلام ای صبح لبریز از ترانه 🌿سلام ای مهرزاد جاودانه 🌸بخوان تصنیف بیداری برایم 🌿تویی رمز نشاط هر کرانه 🌸سلام به تیر ماه 🌿سلام به شروع تابستان 🌸سلام به گرمای عشق 🌿سلام به امید و زندگی 🌸سلام به مهر و مهربانی 🌿سلام به دوستان خوبم 🌸اولین روز تابستان و 🌿اولین روز تیرماه مبارک 💐
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت #آخر بعد از فوت مادر شوهرم پدر شوهرم تو روستا تنها بود و کسی رو نداشت همسر منم تنها پسرش بود دلمون راضی نمیشد اون پیرمرد رو تو یه روستا تنها بزاریم منو همسرم تصمیم گرفتیم که بیاریمش پیش خودمون دیگه آوردیمش و با ما زندگی میکرد الان شدیم یه #خانواده 5نفره😍 از الله میخوام که بهم قدرت بده تا بتونم ازشون به خوبی نگه داری کنم ... زندگی کردن با اونارو دوستداشتم😊 پ ...
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت19 حرف های مردم همیشه پشت سر آدم است هرکار کنی باز هم مردم حرف در میارند دیگه برام مهم نبود هر از گاهی کسایی با زبانشون دل آدم رو میشکنند ولی باید ساکت بود و به خدا واگذارشون کرد ....دیگه ما شدیم 4نفر با اون دوتا ...شوهرم با اون زنه که قبلاً باهاش دوست بود رابطه اش خیلی کمرنگ شده بود..منم دیگه #سرگرم این بچه ها بودم و الان شده بودم یه جورایی مادرشون☺️ ..شوهرم ...
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت18 تا اینکه فهمیدم بله واقعیت داره و طلاقش داده همه به من زنگ میزدن😒 و میگفتن راحت شدی اما من تو دلم #خوش حال نبودم چون دلم برا بچه می‌سوخت که این وسط اون چی میشه ...کارای #طلاق رو انجام داده بودن و باهم به تفاهم رسیدن که #مهریه اش بده و بچه رو بیاره خانواده هوو ام گفته بودن بچه رو ببرین شوهرم گفت بچه رو میاره پیش من😳منم بهش گفتم حرفی ندارم تا اینکه آوردش بعد ...
2
اون موقع ها به درد های خودم #گرفتار بود اصن یادم رفته بود خواهرم چقدر درد می‌کشه اونجا از پس منم کاری بر نمیومد براش ولی خب اگه بخایی پیشرفت کنی باید بتونی از پس مخارج بربیایی وقتی #پول نداشته باشی😞 باید از خیلی خوشی ها و آرزوهات بگذری 😞همون طور که من گذشتم خواهر طفلیم هم سوم راهنمایی که تموم کرد مثل من ترک تحصیل کرد... و همه انگیزه برای پیشرفت رو از دست داد خیلی #مخ بود همون سر کلاس همه چیو حف ...
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت17 تو این مدت اینقد درگیر زندگی پر مشقتم بودم که از خواهرم غافل میشدم. خواهر کوچولوم دیگه واس خودش بزرگ شده بود😘اونم سختی هایی کشید مثل من حسرت داشتن کیف کفش لباس قشنگ هزار تا آرزو به دل مونده😢 خواهرم درسش خیلی خوب بود #شاگرد اول کلاس بود و همینطور تو استان همیشه اول میشد😍 تو مسابقه های مدارس ‌‌‌دیگه #پیشنهاد کشوری داده بودن ک بره یه شهر دیگه اونجا با بچه های ...
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ قسمت16 رسیدیم خونه شب شده بود شوهرم رفت پیش اون زنش و با منم قهر بود که چرا برای زنش پیام فرستادم ...صبحش اومد پیشم گفت اون دست به قرآن گذاشته که در مورت حرفی نزده😳 و منم #الکی شلوغ کردم به همسرم گفتم ولش کن حالا گفته یا نگفته من #کتک خوردم و گوشی من شکسته ول کن تورا خدا دیگه #حوصله ندارم😒 ولی مطمعن هستم که گفته بود درموردم حرفای دروغ ...نزدیک ظهر بود که من از خون ...
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت15 شوهرم بعد این همه مدت تصمیم داشت منو ببره دکتر بخاطر بچه. .زنش رو برد روستا و منو برد دکتر اونجا که رفتیم بعد آزمایشات و سونو گرافی گفتن که مشکل تخمدان دارم باید عمل بشم. و الحمدلله عمل کردم و دکتر بهم دارو داد تا چند ماه که استفاده کنم و گفت بچه دار میشی دیگه اومدیم شهرمون و دارو هارو استفاده کردم ولی نتیجه نگرفتم😔 دوباره همین شهرستان که زندگی می‌کردم او ...
3
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت14 شب که رفتم وقتی پدر شوهرم و مادرم شوهرم منو دیدن خیلی خوش حال شدن خیلی دوستم داشتن منم واقعا دوستشون داشتم☺️ ...دیگه باز رفتم و تو ی خونه با هوو ام اوایل برام سخت بود ولی دیگه کم کم داشتم عادت میکردم شوهرم هم اخلاقش باهام بهتر شده بود بهم میگفت منو ببخش که اینقدر سرت بلا در آوردم نمیدونم چرا اینکارا رو باهات کردم دست خودم نبوده بعدشم گریه کرد و یهو دیدم پاها ...
3
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت13 دیگه من موندم با تموم بدبختی هایی که رو سرم آوار شده بود 😔شوهری که نه بهم محل میداد و نه انگار نه انگار من اونجا آدمی هستم...دیگه هوو ام حامله شده بود بیشتر افتاده بودم رو دهن مردم که بدبخت حامله نمیشه و #نازا است مشکل از من است و ازین حرفا که دیگه همه میزنن...شب و روز ها هم به سختی می‌گذشت تا اینکه یه شب با شوهرم بحثم شد باز باهام دعوا کرد و منو کتک زد 🥺 ...
2
‍ #دختری_در_روستای_غم_ها♥️ #قسمت12 دیگه باز هم شب ها و روز هام به سختی می‌گذشت یک ماهی را به هر بدبختی بود تحمل کردم شوهرم خیلی باهام #لج کرده بود برای گوشی پدرشوهرم زنگ میزد ک ببینه من خونه هستم یا نه😔 هیچ جایی نمیزاشت برم خودش با زنش می‌رفت تفریح دریا و هرجا که دلش میخواست منم مثل زندانی ها شده بودم همش تو خونه ازون ورم اونو برده بود شهرستان تو خونه های من یکی دوهفته اونجا بودن خونم بعدش ک ...